بزرگ و باشکوه. (آنندراج). بزرگ و باشکوه داشته شده. (ناظم الاطباء). باهیبت. بامهابت. مهیب. (فرهنگ فارسی معین). رجبه، هابه و عظمه. (متن اللغه) (اقرب الموارد). نعت مفعولی است از ترجیب. رجوع به ترجیب شود، لقبی و صفتی است ماه رجب را گویند: رجب المرجب. رجوع به معنی قبلی شود، درخت با رجبه و با تکیه گاه. (ناظم الاطباء). درخت پربار ستون نهاده شده به سبب ضعف درخت و کثرت بار آن. (آنندراج). گویند: انا جذیلها المحکک و عذیقها المرجب، رجبه ایشانم که به عقل و فکر من تقویت حاصل می نمایند و از مکروهات نجات می یابند. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) ، ثابت. برقرار. استوار. (ناظم الاطباء). رجوع به معنی قبلی شود، قربانی شده در ماه رجب. (فرهنگ فارسی معین). رجبه، ذبح النسائک فی رجب. (متن اللغه). رجوع به ترجیب شود
بزرگ و باشکوه. (آنندراج). بزرگ و باشکوه داشته شده. (ناظم الاطباء). باهیبت. بامهابت. مهیب. (فرهنگ فارسی معین). رجبه، هابه و عظمه. (متن اللغه) (اقرب الموارد). نعت مفعولی است از ترجیب. رجوع به ترجیب شود، لقبی و صفتی است ماه رجب را گویند: رجب المرجب. رجوع به معنی قبلی شود، درخت با رجبه و با تکیه گاه. (ناظم الاطباء). درخت پربار ستون نهاده شده به سبب ضعف درخت و کثرت بار آن. (آنندراج). گویند: انا جذیلها المحکک و عذیقها المرجب، رجبه ایشانم که به عقل و فکر من تقویت حاصل می نمایند و از مکروهات نجات می یابند. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) ، ثابت. برقرار. استوار. (ناظم الاطباء). رجوع به معنی قبلی شود، قربانی شده در ماه رجب. (فرهنگ فارسی معین). رجبه، ذبح النسائک فی رجب. (متن اللغه). رجوع به ترجیب شود
ترکیب شده، آمیخته شده، آنچه از دو یا چند جزء ترکیب شده باشد در علم شیمی ویژگی جسمی که از دو یا چند عنصر مختلف ترکیب شده و قابل تجزیه باشد ویژگی جسم یا ماده ای که بیش از یک عنصر در ساختمان آن باشد ماده ای برای نوشتن یا چاپ کردن اوراق که از دوده تهیه می شود
ترکیب شده، آمیخته شده، آنچه از دو یا چند جزء ترکیب شده باشد در علم شیمی ویژگی جسمی که از دو یا چند عنصر مختلف ترکیب شده و قابل تجزیه باشد ویژگی جسم یا ماده ای که بیش از یک عنصر در ساختمان آن باشد ماده ای برای نوشتن یا چاپ کردن اوراق که از دوده تهیه می شود
چیزی که برای کسب اطلاعات به آن مراجعه می کنند مجتهد جامع الشرایطی که در زمینۀ امور دینی اطلاعات کامل دارد محل بازگشت، بازگشتن مرجع تقلید: عالم روحانی که مردم در تکالیف شرعیه از او تقلید می کنند
چیزی که برای کسب اطلاعات به آن مراجعه می کنند مجتهد جامع الشرایطی که در زمینۀ امور دینی اطلاعات کامل دارد محل بازگشت، بازگشتن مرجع تقلید: عالم روحانی که مردم در تکالیف شرعیه از او تقلید می کنند
کسی که برایش شعری در بحر رجز خوانده شده، (سبک) یکی از اقسام نثر و آن چنانست که کلمات دو عبارت هم وزن باشند نه هم سجع مثال: خیال ناظم بی تعلق قامت دلربایی ناموزون است و قیاص ناثربی تمسک کاکل مومیایی نامربوط. مقابل نثر مسجع و نثر مرسل (عادی)
کسی که برایش شعری در بحر رجز خوانده شده، (سبک) یکی از اقسام نثر و آن چنانست که کلمات دو عبارت هم وزن باشند نه هم سجع مثال: خیال ناظم بی تعلق قامت دلربایی ناموزون است و قیاص ناثربی تمسک کاکل مومیایی نامربوط. مقابل نثر مسجع و نثر مرسل (عادی)
امید داشته شده عدس: ... تا بیرون آرد برای ما از آنچه برویاند زمین از تره اش و سیرش و مرجویش و پیازش... امید داشته شده: مامول و مرجو از کرم بزرگان و اصحاب فضل و کمال
امید داشته شده عدس: ... تا بیرون آرد برای ما از آنچه برویاند زمین از تره اش و سیرش و مرجویش و پیازش... امید داشته شده: مامول و مرجو از کرم بزرگان و اصحاب فضل و کمال