جدول جو
جدول جو

معنی مرتب

مرتب
آنچه اجزای آن در جای خود گذاشته شده، بانظم، دائماً، همیشه، منسجم، استوار، آنکه راتبه و مواجب می گرفته است
مرتب کردن (ساختن): نظم و ترتیب دادن
تصویری از مرتب
تصویر مرتب
فرهنگ فارسی عمید