بزرگ و باشکوه. (آنندراج). بزرگ و باشکوه داشته شده. (ناظم الاطباء). باهیبت. بامهابت. مهیب. (فرهنگ فارسی معین). رجبه، هابه و عظمه. (متن اللغه) (اقرب الموارد). نعت مفعولی است از ترجیب. رجوع به ترجیب شود، لقبی و صفتی است ماه رجب را گویند: رجب المرجب. رجوع به معنی قبلی شود، درخت با رجبه و با تکیه گاه. (ناظم الاطباء). درخت پربار ستون نهاده شده به سبب ضعف درخت و کثرت بار آن. (آنندراج). گویند: انا جذیلها المحکک و عذیقها المرجب، رجبه ایشانم که به عقل و فکر من تقویت حاصل می نمایند و از مکروهات نجات می یابند. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب) ، ثابت. برقرار. استوار. (ناظم الاطباء). رجوع به معنی قبلی شود، قربانی شده در ماه رجب. (فرهنگ فارسی معین). رجبه، ذبح النسائک فی رجب. (متن اللغه). رجوع به ترجیب شود