شب جای ستور. (منتهی الارب). موضعی که شتران به سوی آن روند و آرام گیرند. (غیاث اللغات). مأوی و آرامگاه و محل استراحت شبانگاهی شتر و گاو و اغنام. (از اقرب الموارد). مناخ. (متن اللغه)
شب جای ستور. (منتهی الارب). موضعی که شتران به سوی آن روند و آرام گیرند. (غیاث اللغات). مأوی و آرامگاه و محل استراحت شبانگاهی شتر و گاو و اغنام. (از اقرب الموارد). مناخ. (متن اللغه)
خواسته، آرزو، مقصود، منظور، در تصوف پیر، آنچه موجب کامرانی و موفقیت شود مراد طلبیدن: درخواست کردن حاجت، برای مثال خیز تا از در میخانه گشادی طلبیم / به ره دوست نشینیم و مرادی طلبیم (حافظ - ۷۳۸)
خواسته، آرزو، مقصود، منظور، در تصوف پیر، آنچه موجب کامرانی و موفقیت شود مراد طلبیدن: درخواست کردن حاجت، برای مِثال خیز تا از در میخانه گشادی طلبیم / به ره دوست نشینیم و مرادی طلبیم (حافظ - ۷۳۸)
جمع واژۀ مرحله. (منتهی الارب). منازل. رجوع به مرحله شود: بغراخان در بعضی از آن مراحل جان تسلیم کرد. (ترجمه تاریخ یمینی ص 90). در طی آن مراحل و منازل به مضیقی رسیدند. (ترجمه تاریخ یمینی ص 294)
جَمعِ واژۀ مَرْحَله. (منتهی الارب). منازل. رجوع به مرحله شود: بغراخان در بعضی از آن مراحل جان تسلیم کرد. (ترجمه تاریخ یمینی ص 90). در طی آن مراحل و منازل به مضیقی رسیدند. (ترجمه تاریخ یمینی ص 294)
مهربانیها. جمع واژۀ مرحمت. (غیاث اللغات). رجوع به مرحمه و مرحمت شود: و مراحم حضرت صاحبقرانی شامل حال همگان گشته. (ظفرنامۀ یزدی، از فرهنگ فارسی معین). - ارباب مراحم و اشفاق، مردمان مهربان و مشفق. (ناظم الاطباء)
مهربانیها. جَمعِ واژۀ مرحمت. (غیاث اللغات). رجوع به مرحمه و مرحمت شود: و مراحم حضرت صاحبقرانی شامل حال همگان گشته. (ظفرنامۀ یزدی، از فرهنگ فارسی معین). - ارباب مراحم و اشفاق، مردمان مهربان و مشفق. (ناظم الاطباء)
(مرحله) سرای ها در افغانستان به جای این که بگویند ازین شهر تا آن شهر هفت منزل است می گویند هفت سرای است ستاد ها گامه ها اوامان جمع مرحله منزلها مرحله ها: باراده رفتن بشیراز طی مراحل مینمودند
(مرحله) سرای ها در افغانستان به جای این که بگویند ازین شهر تا آن شهر هفت منزل است می گویند هفت سرای است ستاد ها گامه ها اوامان جمع مرحله منزلها مرحله ها: باراده رفتن بشیراز طی مراحل مینمودند