- مرئیات(مَ ئی یا)
چیزهائی که دیده می شوند. (غیاث اللغات) (از آنندراج). دیده شوندگان. دیدنیها. (یادداشت مؤلف)
معنی مرئیات - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
رعایت یکدیگر کردن، نگه داشتن و حفظ کردن چیزی، جریان امری را در نظر گرفتن
(مُ رَبْ بَ)
لغت نامه دهخدا
جمع واژۀ مربی. (از متن اللغه). ج مربیه است. (از فرهنگ فارسی معین). انبجات. (ابن البیطار) (مفاتیح). مرباها: مربیات دویست و هفتاد من... (مکاتبات رشیدی ص 284، از فرهنگ فارسی معین) ، داروهای پرورده به رب. (منتهی الارب). چون هلیلۀ پرورده. (یادداشت مرحوم دهخدا)
باج و خراج، سهمی است که بموجب اصل تعاون و بر وفق مقررات هر یک از سکنه کشور موظف است که از ثروت و در آمد خود بمنظور تامین هزینه های عمومی و حفظ منافع اقتصادی یا سیاسی یا اجتماعی کشور بقدر قدرت و توانائی خود بدولت بدهد
جمع فرضیه، انگاره ها گمانه ها مونث فرضی، حدس تقدیر، فرضی در باب موضوعی ممکن یا غیر ممکن که از آن نتیجه ای گیرند، جمع فرضیات
جمع فرعیه، ستاکیان ستاکی ها شاخه ها مونث فرعی مقابل اصلیه: شعب فرعیه، جمع فرعیات
جمع ماهیه، اوچیزیان چیشی ها چیستی ها جمع ماهیت: زانکه ماهیات و سرسر آن پیش چشم کاملان باشد عیان. (مثنوی. نیک. 208: 3) یا ماهیات جعلیه. اموری است که مجعول شارع است مانند نماز روزه و عقود دیگر
جمع مربیه، همبک ها ریچارها، جمع مربیه، ارمگان ها پرورندگان جمع مربیه: مربیات: دویست و هفتاد من. . ، جمع مربیه
جمع شرطیه، سامه داران جمع شرطیه، قضایایی هستند که حکم در آن ها معلق به حصول اموری دیگر باشد مقابل حملیات
