- مدیوم
- دارای اندازۀ متوسط، شخص رابط در احضار ارواح
معنی مدیوم - جستجوی لغت در جدول جو
- مدیوم
- فرانسوی میانجی، جانویتار جان و یتار: میانجی میان زندگان و مردگان، میانه زیر و بم درخنیا واسطه، شخصی که واسطه احضار ارواح شود
- مدیوم ((مِ یُ))
- واسطه، شخصی که واسطه احضار ارواح شود
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بدهکار، وام دار
پیاپی، همیشگی، همواره، یکسره
ثابت قدم، درنگ نماینده و بر کاری ایستنده
بدهکار، وامدار، مقروض
همیشگی، دائم
قرض دار، بدهکار
Continual
contínuo
kontinuierlich
ciągły
постоянный
безперервний
continu
continuo
continu
continuo
निरंतर
ধারাবাহিক
terus-menerus
sürekli
מתמשך
endelevu
ต่อเนื่อง
مستمرٌّ
مسلسل
جمع دمه، بش ها باران های پیوسته همیشگی