- مدامع
- جمع مدمع، کنج چشم ها اشک ها اشکجای ها جمع مدمع: محلهای اشک مجراهای اشک، کنج چشمها، اشکها: شبی از شبهای زمستان که مزاج هوا افسره بود و مفاصل زمین درهم افسره سیلان از مدامع سبلان منقطع شده
معنی مدامع - جستجوی لغت در جدول جو
- مدامع ((مَ مِ))
- جمع مدمع، چشمه ها، مجرای اشک، کنج چشم
![تصویری از مدامع](https://jadvaljoo.ir/WordCard/mon/0/0/3/0/2/mon-0030254.jpg)
- مدامع
- مدمع ها، گوشه های چشم که اشک از آن می ریزد، مجاری اشک، جمع واژۀ مدمع
![تصویری از مدامع](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/4/4/8/amd-0044851.jpg)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع مسمع و مسمعه، گوش ها جمع مسمع و مسمعه گوشها: و از اطراف وجوانب مردم جامع غلغله دعا و ثنای آن حضرت بمسامع سکان صوامع عالم بالارسانید
جمع مطمع، دیده گاه ها دید ها، جمع مطمع، آزگاه ها آز انگیزه ها جمع مطمع
![تصویری از مطامع](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/4/4/0/amd-0044012.jpg)
مطمع ها، چیزهایی که به آن طمع کنند، چیزهایی که مورد طمع و رغبت واقع شود، مورد حرص و آز ها، جمع واژۀ مطمع
defensor, apologista
Verfechter, Verteidiger
obrońca, apologeta
защитник
захисник
voorstander, apologeet, verdediger
defensor, apologista
défenseur, apologiste
sostenitore, apologista, difensore
समर्थक , माफीनामा लेखक , रक्षक
সমর্থক , আপোলজিস্ট , রক্ষক
pembela
savunucu
옹호자 , 변호자 , 수비수
倡导者 , 辩护者 , 防御者
支援者 , 弁護者 , 防御者
תומך , מתנצל , מגן