جدول جو
جدول جو

معنی مختصراً - جستجوی لغت در جدول جو

مختصراً
(نِ وَ دَ)
بطور کوتاهی کلام و اختصار. (ناظم الاطباء). خلاصه
لغت نامه دهخدا
مختصراً
به طور خلاصه
دیکشنری اردو به فارسی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مختصر
تصویر مختصر
کم، ناچیز، کوتاه، مجمل، حقیر، ناچیز، مطلب کوتاه و مجمل
فرهنگ فارسی عمید
(نِ بَ تَ)
همیشه و همواره و دائماً و لاینقطع. (ناظم الاطباء). پیوسته. مستمراً. و رجوع به متصل و اتصال شود
لغت نامه دهخدا
(مُ)
دهی از دهستان هربخانه است که در بخش شوسف شهرستان بیرجند واقع است و 736 نفر سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ صَ)
کنایه از کم همتان و فرومایگان باشد. (برهان) (آنندراج). مردمان کم همت و فرومایه. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(نَ مَ تَ)
اختصاصاً. بطور انحصار: هنر زری بافی منحصراً متعلق به ایرانیان است
لغت نامه دهخدا
(نَ کَ دَ)
به طور مستمر. در حال استمرار. اتصالاً. استمراراً. دائماً. پیوسته. همیشه. و رجوع به مستمر و استمرار شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از مختصات
تصویر مختصات
جمع مختصه، ویژیدگان
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که نزدیکترین راه رود در رفتن، کوتاه کننده سخن، کوتاه و کم و برگزیده
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مختاره، بر گزیدگان آزاد کامان واکداران جمع مختاره (مختار) برگزیده ها منتخبات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مختصرا
تصویر مختصرا
بطور کوتاهی کلام و اختصار، به کوتاهی بطور اختصار باختصار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مختصران
تصویر مختصران
به، فرومایگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مختصر
تصویر مختصر
((مُ تَ صَ))
کوتاه شده
فرهنگ فارسی معین
((مُ تَ صّ))
مجموعه دو یا سه عددی که به کمک آنها وضع یک نقطه در صفحه یا در فضا یا بر روی کره مشخص می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مصراً
تصویر مصراً
((مُ صِ رَّ نْ))
بااصرار، باتأکید
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مختصر
تصویر مختصر
ناچیز، کوتاه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مختصرا
تصویر مختصرا
به کوتاهی، گزیده
فرهنگ واژه فارسی سره
ویژگی ها، خصیصه ها، مشخصه ها، صفات ممیزه، وجوه ممیز
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از مختصر
تصویر مختصر
Concise, Pithy, Terse, Succinct
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مختصر
تصویر مختصر
concis, succinct, bref
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مختصر
تصویر مختصر
özlü, kısa
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مختصر
تصویر مختصر
conciso, sucinto, breve
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مختصر
تصویر مختصر
ringkas, singkat
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مختصر
تصویر مختصر
সংক্ষিপ্ত , সংক্ষিপ্ত , সংক্ষিপ্ত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مختصر
تصویر مختصر
संक्षिप्त , संक्षिप्त , संक्षिप्त
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مختصر
تصویر مختصر
conciso, succinto, breve
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مختصر
تصویر مختصر
beknopt
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مختصر
تصویر مختصر
лаконічний , лаконічний , стиснутий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مختصر
تصویر مختصر
лаконичный , лаконичный , сжато
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مختصر
تصویر مختصر
zwięzły
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مختصر
تصویر مختصر
prägnant, knapp, kurz
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مختصر
تصویر مختصر
conciso, sucinto, breve
دیکشنری فارسی به پرتغالی
کوتاهی، مخفّف
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از مختصر
تصویر مختصر
간결한 , 간결한
دیکشنری فارسی به کره ای