جدول جو
جدول جو

معنی مختص - جستجوی لغت در جدول جو

مختص
آنچه خاص کسی یا چیزی باشد، اختصاص یافته، خاص گردیده، آنکه که نسبت به کسی نزدیک است، مقرب
تصویری از مختص
تصویر مختص
فرهنگ فارسی عمید
مختص
(مُ تَص ص)
خاص کرده. خاص گردیده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). مخصوص شده و خاص شده. پسندشده و انتخاب شده. (ناظم الاطباء). ج، مختصّات، مصاحب و همدم و مونس و دوست برگزیده. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). و رجوع به اختصاص شود
لغت نامه دهخدا
مختص
اختصاص یافته
تصویری از مختص
تصویر مختص
فرهنگ لغت هوشیار
مختص
((مُ تَ صّ))
اختصاص یافته، آنچه خاص کسی یا چیزی باشد
تصویری از مختص
تصویر مختص
فرهنگ فارسی معین
مختص
خاص، مخصوص، ویژه، اختصاص یافته
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مختصر
تصویر مختصر
کم، ناچیز، کوتاه، مجمل، حقیر، ناچیز، مطلب کوتاه و مجمل
فرهنگ فارسی عمید
(مُ تَصْ صی)
مخصوص و اختصاص داده شده بدون مشارکت غیری. (ناظم الاطباء). و رجوع به مختص شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از مختصم
تصویر مختصم
همدشمن با یکدیگر خصومت کننده دشمنی ورزنده
فرهنگ لغت هوشیار
کسی که نزدیکترین راه رود در رفتن، کوتاه کننده سخن، کوتاه و کم و برگزیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مختصم
تصویر مختصم
((مُ تَ ص))
با یکدیگر خصومت کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مختصر
تصویر مختصر
((مُ تَ صَ))
کوتاه شده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مختصر
تصویر مختصر
ناچیز، کوتاه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مختصر
تصویر مختصر
مختصرٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از مختصر
تصویر مختصر
Concise, Pithy, Terse, Succinct
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مختصر
تصویر مختصر
concis, succinct, bref
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مختصر
تصویر مختصر
лаконичный , лаконичный , сжато
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مختصر
تصویر مختصر
简洁的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مختصر
تصویر مختصر
conciso, sucinto, breve
دیکشنری فارسی به پرتغالی
مختصر، کوتاه
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از مختصر
تصویر مختصر
مختصر
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از مختصر
تصویر مختصر
กระชับ , กระชับ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مختصر
تصویر مختصر
fupi, kifupi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مختصر
تصویر مختصر
תמציתי , תמציתי , תמציתי , תמציתי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مختصر
تصویر مختصر
簡潔な , 簡潔な , 簡潔な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مختصر
تصویر مختصر
간결한 , 간결한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مختصر
تصویر مختصر
лаконічний , лаконічний , стиснутий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مختصر
تصویر مختصر
özlü, kısa
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مختصر
تصویر مختصر
ringkas, singkat
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مختصر
تصویر مختصر
সংক্ষিপ্ত , সংক্ষিপ্ত , সংক্ষিপ্ত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مختصر
تصویر مختصر
संक्षिप्त , संक्षिप्त , संक्षिप्त
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مختصر
تصویر مختصر
conciso, succinto, breve
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مختصر
تصویر مختصر
prägnant, knapp, kurz
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مختصر
تصویر مختصر
conciso, sucinto, breve
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مختصر
تصویر مختصر
zwięzły
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مختصر
تصویر مختصر
beknopt
دیکشنری فارسی به هلندی