جدول جو
جدول جو

معنی مخال - جستجوی لغت در جدول جو

مخال(مُ)
از ’خ ول’، مردی که عموها و دائی های وی کریم باشند. (ناظم الاطباء) : رجل مخال معم، مرد کریم الاعمام و کریم الاخوال، و بدون ’معم’ مستعمل نشود. (از منتهی الارب) (از محیط المحیط)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مخالت
تصویر مخالت
دوستی کردن با یکدیگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مخالص
تصویر مخالص
شخص خالص و بی ریا در دوستی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مخالف
تصویر مخالف
خلاف کننده، مقابل موافق، ناسازگار، دشمن، مخاصم
گوناگون، رنگ به رنگ برای مثال ز لاله های مخالف میانش چون فرخار / ز سروهای مرادف کرانش چون کشمر (فرخی - ۱۲۹)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مخالب
تصویر مخالب
مخلب ها، ناخن های پرندگان شکاری، چنگال ها، داس ها، جمع واژۀ مخلب
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مخالط
تصویر مخالط
آمیزنده، معاشر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مخاله
تصویر مخاله
مخالت در فارسی: گمان بردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مخالف
تصویر مخالف
خلاف کننده، دشمن، خصم
فرهنگ لغت هوشیار
یکرنگ راستباز رو راست کسی که در دوستی خالص است با صفا بیریا: استرضا حوانب ازموالف و مجانب... و منافق ومناصح و مخالص و مماذق تمام باتمام رسانید
فرهنگ لغت هوشیار
گمان بردن، دوستی کردن با هم، دوستی: ملوک آفاق به مخالت دولت او مفتخر و سلاطین جهان بمراسلت حضرت او مبتهج
فرهنگ لغت هوشیار
جمع مخلب، چنگال ها: دردد یا مرغ جمع مخلب چنگالها: چون دید و دانست که بغاث الطیور را با مخالب صقور تپانچه زدن محال است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مخالب
تصویر مخالب
((مَ لِ))
جمع مخلب، چنگال ها
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مخالت
تصویر مخالت
((مُ لَّ))
دوستی کردن با هم، دوستی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مخالت
تصویر مخالت
((مُ لَ))
گمان بردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مخالف
تصویر مخالف
((مُ لِ))
خلاف کننده، ناموافق، ضد، دشمن، خصم، برعکس، واژگون
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مخالف
تصویر مخالف
پاد، ناسازگار، ناهم سو، نایسکان، همیستار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مخالف
تصویر مخالف
Antagonistic, Contrarian, Contrary, Disapproving, Contradictor, Dissident, Opposed, Opposing
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مخالف
تصویر مخالف
antagoniste, contradicteur, contraire, désapprobateur, dissident, opposé
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مخالف
تصویر مخالف
প্রতিদ্বন্দ্বী , বিরোধী , বিরোধী , বিপরীত , বিপরীত
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مخالف
تصویر مخالف
אנטגוניסטי , סוֹבֵל , מנוגד , מתנגד , נגד
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مخالف
تصویر مخالف
対立的な , 反論者 , 反対者 , 反対の , 不賛成な , 反体制者
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مخالف
تصویر مخالف
对立的 , 反驳者 , 相反的 , 反对的 , 异见者
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مخالف
تصویر مخالف
적대적인 , 반박자 , 반대하는 , 반대의 , 반대하는 , 반체제 인사
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مخالف
تصویر مخالف
antagonistik, karşıt, muhalif
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مخالف
تصویر مخالف
antagonistik, penyangkal, bertentangan, tidak setuju, pembangkang, berlawanan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مخالف
تصویر مخالف
antagônico, contraditor, contrário, desaprovador, dissidente, oposto
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مخالف
تصویر مخالف
विरोधी , विपरीत , विरोधात्मक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مخالف
تصویر مخالف
antagonista, contradittore, contrario, disapprovante, dissidente, opposto
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مخالف
تصویر مخالف
antagónico, contradictor, contrariano, contrario, desaprobador, disidente, opuesto
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مخالف
تصویر مخالف
antagonistisch, tegenstander, contrair, tegenovergesteld, afkeuren, dissident
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مخالف
تصویر مخالف
антагоністичний , опонент , контркультура , протилежний , не схвалюючий , дисидент
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مخالف
تصویر مخالف
антагонистический , оппонент , контркультура , противоположный , неодобряющий , диссидент , противоположный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مخالف
تصویر مخالف
antagonistyczny, przeciwnik, kontrarian, przeciwny, negatywny, dysydent
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مخالف
تصویر مخالف
antagonistisch, Widersprecher, konträr, entgegen, ablehnend, Dissident, entgegengesetzt
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مخالف
تصویر مخالف
kinyume, mpinzani, mtaalamu wa kinyume, kupinga
دیکشنری فارسی به سواحیلی