- محوطه
- گردونه
معنی محوطه - جستجوی لغت در جدول جو
- محوطه
- زمینی که دور آن دیوار کشیده باشند
- محوطه
- دیوار برکشیده، زمینی که دور آن دیوار کشیده باشند
- محوطه ((مُ حَ وِّ طِ))
- زمینی که دور آن را دیوار کشیده باشند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سپرده شده
مار زار زمین پر مار
محیطه در فارسی مونث محیط: تریست گردک مونث محیط
هشیاری
احاطه شده، محصور شده، آنچه گرداگرد آن دیوار کشیده باشند
دیوار بست پر هونه ور آنچه که در گرداگرد آن دیواری بر آورده باشند دیوار بست کرده. گرداگرد چیزی بر آینده دیوار بست کننده
اسپانور