معنی محوط محوط احاطه شده، محصور شده، آنچه گرداگرد آن دیوار کشیده باشند احاطه شده، محصور شده، آنچه گرداگرد آن دیوار کشیده باشند تصویر محوط فرهنگ فارسی عمید