- محق
- کسی که حق با اوست، حق دار، صاحب حق
معنی محق - جستجوی لغت در جدول جو
- محق
- باطل ساختن، ناچیز گردانیدن، محو کردن، کاستن، در تصوف محو
- محق
- ثابت کننده، دارای حق، حق دار
- محق ((مُ حِ قّ))
- حق دارنده، دارای حق
- محق ((مَ))
- تأخیر گردانیدن، محو کردن، پاک کردن، کاستن، کاهانیدن، کاهیدن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پژوهشگر، پژوهنده
خوار شده، کوچک، خرد، کوتاه و پست
درست و استوار، قطعی و مسلّم، به حقیقت پیوسته
مونث محق
تحقیق کننده، پژوهنده
کم مایه، اندک، ناچیز
امر تحقیق شده، راست و درست، تحقیق یافته، به حقیقت پیوسته
اهل تحقیق، تحقیق کننده، در تصوف کسی که به حقیقت چیزی رسیده است
Fulfilled, Investigator, Researcher
pesquisador, investigador
Forscher, Ermittler
badacz, śledczy
исследователь , следователь
дослідник , слідчий
onderzoeker
investigador
chercheur, enquêteur
ricercatore, investigatore
शोधकर्ता , जांचकर्ता
গবেষক , তদন্তকারী
peneliti, penyelidik
araştırmacı
연구원 , 조사관
חוקר , חוקר
研究员 , 调查员
研究者 , 調査官
mtafiti, mpelelezi
นักวิจัย , นักสืบสวน