جدول جو
جدول جو

معنی محرک - جستجوی لغت در جدول جو

محرک
رانه، جنباننده، انگیزه
تصویری از محرک
تصویر محرک
فرهنگ واژه فارسی سره
محرک
تحریک کننده، ایجادکنندۀ حساسیت، به حرکت درآورنده، جنباننده
تصویری از محرک
تصویر محرک
فرهنگ فارسی عمید
محرک
تحریک شده، برانگیخته شده بن گردن بر انگیخته جنباک راننیتار هنگختار مو (اوستایی بهروز) مو تار انگیختار جنباننده پس یقین در عقل هر داننده هست - این که با جنبنده جنباننده هست (مولانا) سر کلاوه (گویش افغانی) بن گردن، تحریک شده برانگیخته جمع محرکین. تحریک کننده برانگیزاننده ورغلاننده جمع محرکین. یا محرک اول. ذات حق تعالی. یا محرک سرمدی. ذات حق تعالی
فرهنگ لغت هوشیار
محرک
((مُ حَ رَّ))
تحریک شده، برانگیخته، جمع محرکین
تصویری از محرک
تصویر محرک
فرهنگ فارسی معین
محرک
((مُ حَ رِّ))
حرکت دهنده، تحریک کننده، برانگیزنده
تصویری از محرک
تصویر محرک
فرهنگ فارسی معین
محرک
Agitator, Determent, Instigator, Motivating, Stimulant, Stimulus
تصویری از محرک
تصویر محرک
دیکشنری فارسی به انگلیسی
محرک
agitador, dissuasão, instigador, motivante, estimulante, estímulo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
محرک
Agitator, Abschreckung, Anstifter, motivierend, Stimulans, Reiz
دیکشنری فارسی به آلمانی
محرک
agitator, odstraszanie, podżegacz, motywujący, środek pobudzający, bodziec
دیکشنری فارسی به لهستانی
محرک
агитатор , сдерживающий фактор , подстрекатель , мотивирующий , стимулятор , стимул
دیکشنری فارسی به روسی
محرک
агітатор , стримування , підбурювач , мотивуючий , стимулятор , стимул
دیکشنری فارسی به اوکراینی
محرک
agitator, afschrikking, aanstichter, motiverend, stimulant, prikkel
دیکشنری فارسی به هلندی
محرک
agitador, disuasión, instigador, motivante, estimulante, estímulo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
محرک
agitateur, dissuasion, instigateur, motivant, stimulant, stimulus
دیکشنری فارسی به فرانسوی
محرک
agitatore, dissuasione, istigatore, motivante, stimolante, stimolo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
محرک
उकसानेवाला , प्रतिकारक , उकसाने वाला , प्रेरक , उत्तेजक , प्रेरक
دیکشنری فارسی به هندی
محرک
প্ররোচক , প্রতিরোধ , উসকানিদাতা , অনুপ্রেরণামূলক , উদ্দীপক
دیکشنری فارسی به بنگالی
محرک
pengagitasi, pencegahan, penghasut, memotivasi, stimulan, rangsangan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
محرک
kışkırtıcı, caydırıcı, motive edici, uyarıcı, uyaran
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
محرک
선동자 , 억제 , 선동가 , 동기 부여하는 , 자극제 , 자극
دیکشنری فارسی به کره ای
محرک
מסית , הרתעה , מַסִית , מעורר השראה , מַגרֶה , גֵּרוּי
دیکشنری فارسی به عبری
محرک
鼓动者 , 威慑 , 煽动者 , 激励的 , 兴奋剂 , 刺激
دیکشنری فارسی به چینی
محرک
扇動者 , 牽制 , やる気を起こさせる , 刺激剤 , 刺激
دیکشنری فارسی به ژاپنی
محرک
mchochezi, kuzuia, inayo hamasisha, kichocheo
دیکشنری فارسی به سواحیلی
محرک
ผู้ก่อกวน , การขู่ขวัญ , ผู้ยุยง , กระตุ้น , สารกระตุ้น , สิ่งเร้า
دیکشنری فارسی به تایلندی
محرک
محرّكٌ , رادعٌ , محرّضٌ , محفّزٌ , منبّهٌ
دیکشنری فارسی به عربی
محرک
محرک , رکاوٹ , اکسانے والا , محرک , محرک
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

مونث محرک: بر انگیخته مونث محرک: انگیختار جنباننده مونث محرک جمع محرکات. مونث محرک جمع محرکات. یا ادویه محرکه. دارو هایی که موجب تحریک و تهییج و فعالیت بیشتری در یک یا چند عضو یا تمام اعضای بدن شوند منهبه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محرکه
تصویر محرکه
محرک، تحریک کننده، ایجادکنندۀ حساسیت، به حرکت درآورنده، جنباننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از محرم
تصویر محرم
(پسرانه)
حرام شده، ماه اول از سال قمری
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مهرک
تصویر مهرک
(دخترانه و پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام فرمانروای جهرم در زمان اردشیر بابکان پادشاه ساسانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از تحرک
تصویر تحرک
جنبش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از محرم
تصویر محرم
رازدار، آشنا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از محرز
تصویر محرز
آشکار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مدرک
تصویر مدرک
دستک
فرهنگ واژه فارسی سره