- محروسه
- محروس، کنایه از ناحیه، سرزمین، خطه
معنی محروسه - جستجوی لغت در جدول جو
- محروسه
- مونث محروس پاییده پاسداشته نگهباندار مونث محروس. یا ممالک محروسه. عنوانی که در عهد قاجاریه بکشور ایران داده بودند: تمبر پست ممالک محروسه ایران
- محروسه ((مَ سَ یا س))
- مونث محروس
ممالک محروسه: عنوانی که در عهد قاجار به کشور ایران داده بودند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
محسوسه در فارسی مونث محسوس: سهشی آشکار، ملخ زده، سرما زده مونث محسوس جمع محسوسات
مونث محروم
مونث محرور
حراست شده، حفظ شده، نگه داری شده
نگهبانی و پاسبانی شده، محفوظ
گستره، تنگنا، چارچوب
زنده یاد، شادروان
دسترسی، به صورت داوطلبانه
با هم سخن گفتن، گفتگو کردن
متروک، به جاگذاشته شده، واگذاشته شده، واگذاشته
محمول، بار، محموله، برداشته شده، حمل شده، تاویل و تفسیر شده
مانوسه در فارسی مونث مانوس: خو گر مونث مانوس جمع مانوسات
مایوسه در فارسی مونث مایوس نومید مونث مایوس
مبروره در فارسی مونث مبرور: نیکی یافته نیکفرجام، پذیرفته، بی آک مونث مبرور جمع مبرورات
متروکه در فارسی مونث متروک هلیده باز مانده مونث متروک: اموال متروکه جمع متروکات
محارسه و محارست در فارسی: پاسبانی نگاهبانی نگاهبانی کردن پاسبانی کردن، نگاهبانی
مجروره در فارسی مونث مجرور کشیده، کمانه ای مونث مجرور جمع مجرورات
محبوبه در فارسی مونث محبوب بنگرید به محبوب مونث محبوب زنی که مورد محبت مردی واقع شده معشوقه: بگشوده گره ز زلف زر تار محبوبه نیلگون عماری. (دهخدا مجموعه اشعار) جمع محبوبات
حیله کردن برای دست یافتن به چیزی
پاسخ و سخن گفتن، حدیث کردن با یکدیگر، مباحثه، سوال و جواب
جنس بار یا بسته، آنچه از جایی به جایی برده شود، کالای تجاری
محموده در فارسی مونث محمود ستوده، پسندیده، نیلوفر گوشتی از گیاهان مونث محمود: ... آثار محموده او بر صحایف اعمال سر دفتر مناقب ستوده، گیاهی است پایا از تیره پیچک ها که در حقیقت یکی از گونه های نیلوفر بشمار میرود. این گیاه دارای ریشه ضخیم و گوشت دار و ساقه بالا رونده و پیچنده بارتفاع بین 2 تا 5 متر است. گیاه مذکور در نواحی کریمه (قریم) و قففاز و سوریه و عراق و یونان و نواحی غربی ایران بحالت خودرو میروید. برگهای این گیاه متناوب و زاویه دار و نوک تیز و بی کرک و کمانی شکل است. دمگل اصلی گیاه که به 3 تا 7 گل ختم میشود درازتر از دمبرگهای آن است. جام گل نسبه بزرگ و قیفی شکل و سفید رنگ و دارای 5 نوار برنگ گلی روشن است و کاسه گل شامل 5 کاسبرگ بی کرک است. تعداد پرچمهایش نیز 5 و میوه اش کپسول و دو خانه وشامل دانه های زاویه دار شفاف است. از ریشه این گیاه صمغ و سقزی بدست میاورند که بنام اسکامونه مشهور است و نوع مرغوب آن سقمونیای حلب است که در بازار بهمین نام عرضه میشود. در ترکیب صمغ و سقز حاصل از این گیاه آلکالوئیدی بنام اسکامونین موجود است. اسکامونه از مسهل های بسیار قوی است و از قدیم الایام مورد استفاده قرار میگرفته است سقمونیا محمودیه اوتی نیلوفر سقمونیا
محلوله در فارسی مونث محلول آبیده مونث محلول جمع محلولات
محذوفه در فارسی مونث محذوف: کاسته، بریده مونث محذوف جمع محذوفات
محذوره در فارسی مونث محذور ترسناک پرهیز شده، جنگ مونث محذور جمع محذورات
محدوده در فارسی مونث محدود: دیوار بند ساماندار مرزین مونث محدود جمع محدودات
محجوبه در فارسی مونث محجوب: پردگی پرد گین زن پرده نشین، کلون مونث محجوب: زن پرده نشین جمع محجوبات. یا محجوبه احمد. همزه احمد که حرف اول احمد باشد: تخته اول که الف نقش بست بر در محجوبه احمد نشست. (نظامی. مخزن الاسرار)، چوبی که در پس دروازه مینهند
محتویه در فارسی مونث محتوی: فروست در بر دار درونمایه مونث محتوی جمع محتویات
مونث محتوم جمع محتومات