جدول جو
جدول جو

معنی محاصره - جستجوی لغت در جدول جو

محاصره
کسی را در حصار یا تنگنا انداختن و اطراف او را احاطه کردن
محاصرۀ گاز انبری: در امور نظامی حرکت دو ستون سرباز برای محاصرۀ دشمن به طوری که نیروهای دشمن را مانند دو لبۀ گاز انبر در میان بگیرند
تصویری از محاصره
تصویر محاصره
فرهنگ فارسی عمید
محاصره
در بندان، در حصار گرفتن
تصویری از محاصره
تصویر محاصره
فرهنگ لغت هوشیار
محاصره
((مُ ص رِ))
گرداگرد کسی یا جایی را گرفتن و راه را بر آن بستن
تصویری از محاصره
تصویر محاصره
فرهنگ فارسی معین
محاصره
Encirclement
تصویری از محاصره
تصویر محاصره
دیکشنری فارسی به انگلیسی
محاصره
cerco
دیکشنری فارسی به پرتغالی
محاصره
Einkreisung
دیکشنری فارسی به آلمانی
محاصره
oblężenie
دیکشنری فارسی به لهستانی
محاصره
окружение
دیکشنری فارسی به روسی
محاصره
оточення
دیکشنری فارسی به اوکراینی
محاصره
belegering
دیکشنری فارسی به هلندی
محاصره
cercado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
محاصره
encerclement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
محاصره
accerchiamento
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
محاصره
घेराव
دیکشنری فارسی به هندی
محاصره
ঘেরাও
دیکشنری فارسی به بنگالی
محاصره
pengepungan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
محاصره
kuşatma
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
محاصره
포위
دیکشنری فارسی به کره ای
محاصره
מצור
دیکشنری فارسی به عبری
محاصره
围困
دیکشنری فارسی به چینی
محاصره
囲い
دیکشنری فارسی به ژاپنی
محاصره
kizuizi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
محاصره
การล้อม
دیکشنری فارسی به تایلندی
محاصره
حصارٌ
دیکشنری فارسی به عربی
محاصره
محاصرہ
دیکشنری فارسی به اردو

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از محاوره
تصویر محاوره
با هم سخن گفتن، گفتگو کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از محاضره
تصویر محاضره
با هم گفتگو و سؤال و جواب کردن، سؤال و جواب حضوری، گفتگو در موضوعی که در محفلی مورد بحث قرار گیرد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مباصره
تصویر مباصره
دید بانی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محاضره
تصویر محاضره
سوال و جواب کردن با هم، مکالمه
فرهنگ لغت هوشیار
گرد شخصی (یا اشخاصی) یا محلی را فرا گرفتن بطوری که رابطه او (آنان) با خارج قطع گردد در حصار گرفتن: طول ایام محاصره در صورت مکابره زیاد باعث شدت عدوات غازیان عاقبت اندیش زندیه با صاحبان استشاره است. یا محاصره بری. محاصره ناحیه یا کشوری از راه خشکی. یا محاصره بحری. محاصره ناحیه یا کشوری از راه دریا و قطع رابطه آن با دیاری آزاد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محاوره
تصویر محاوره
پاسخ و سخن گفتن، حدیث کردن با یکدیگر، مباحثه، سوال و جواب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مخاصره
تصویر مخاصره
گرفتن دست کسی در راه رفتن، هم پهلو رفتن پهلو به پهلو رفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از معاصره
تصویر معاصره
معاصرت در فارسی: همزمانی همروز گاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محاوره
تصویر محاوره
((مُ وِ رَ یا رِ))
گفتگو کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از محاضره
تصویر محاضره
((مُ ض رِ))
گفتگو و سؤال و جواب حضوری کردن
فرهنگ فارسی معین