معنی محاصره محاصره کسی را در حصار یا تنگنا انداختن و اطراف او را احاطه کردنمحاصرۀ گاز انبری: در امور نظامی حرکت دو ستون سرباز برای محاصرۀ دشمن به طوری که نیروهای دشمن را مانند دو لبۀ گاز انبر در میان بگیرند تصویر محاصره فرهنگ فارسی عمید