جدول جو
جدول جو

معنی مجرد - جستجوی لغت در جدول جو

مجرد
بدون همسر، تنها، در فلسفه آنچه منزه از ماده باشد مانند عقول و ارواح، برهنه، عریان، خالی
تصویری از مجرد
تصویر مجرد
فرهنگ فارسی عمید
مجرد
(مُ جَرْ رِ)
آن که باز کند پوست را. (آنندراج) (از منتهی الارب). آن که پوست برمی کند. (ناظم الاطباء) ، برهنه کننده. (آنندراج) (از منتهی الارب). آنکه برهنه می کند. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
مجرد
(مِ رَ)
آلتی جراحی برای پاک کردن دندانها. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). آلتی که بدان دندانها راپاک کنند. ج، مجارد. (از اقرب الموارد) ، آلتی چون داس برای تراش دادن درخت از شاخه ها و نخل از خوص و مانند آن. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) ، آلت خراطان برای خراطی کردن چوب. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
مجرد
برهنه، عریان، تنها، مرد بی زن، بی زوجه، یکه و تنها، مقابل مادی و جسمانی
فرهنگ لغت هوشیار
مجرد
((مُ جَ رَّ))
تنها، بی همسر، دارای جنبه نظری
تصویری از مجرد
تصویر مجرد
فرهنگ فارسی معین
مجرد
آهنجیده
تصویری از مجرد
تصویر مجرد
فرهنگ واژه فارسی سره
مجرد
بی زن، تک، تنها، عزب، غیر متاهل، فرد، منفرد، یالقوز، یالغوز، یکه
متضاد: متاهل، جریده، انتزاعی، ذهنی
متضاد: عینی، برهنه، عریان، گوشه گیر، گوشه نشین، انفرادی، صرف، خالص، ناب، سره، غیرمادی
متضاد: مادی 01 خالی، تهی، عاری
فرهنگ واژه مترادف متضاد
مجرد
خواب یک شخص مجرد: مراقب دروغگوها و دسیسه جوها باشید.
شما مجرد هستید: یک تغییر در زندگی شما رخ خواهد داد.
یک جوان مجرد: با یک بیوه آشنا خواهید شد.
یک مرد مسن که تا بحال ازدواج نکرده: بدشانسی در روابط عشقی
بعد از بهم خوردن یک ازدواج شما باردیگرمجرد هستید: پول
یک مردجاافتاده مجرد: شادی بزرگ
یک پیرمرد مجرد: یک دوست را از دست میدهید
یک مرد جوان مجرد: ازدواج در پیش است
یک مرد مجرد ازدواج می کند: او با یک زن ثروتمند آشنا خواهد شد.
متاهلها خواب ببینند که مجرد هستند: کارهای آنها به خوبی پیش خواهد رفت.
یک شخص مجرد آرزوی ازدواج دارد: خبرهای خوش
یک دختر جوان آرزوی ازدواج می کند: او دختر وفادار و قابل اعتمادی است.
یک پیر دختر در خواب آرزوی ازدواج می کند: او با یک مرد جوان ازدواج می کند.
یک پیرپسر در خواب آرزوی ازدواج می کند: او با زنی ازدواج خواهد کرد که از همه نظر سلامت است. کتاب سرزمین رویاها
فرهنگ جامع تعبیر خواب
مجرد
أعزبٌ
تصویری از مجرد
تصویر مجرد
دیکشنری فارسی به عربی
مجرد
Abstracted
تصویری از مجرد
تصویر مجرد
دیکشنری فارسی به انگلیسی
مجرد
abstrait
تصویری از مجرد
تصویر مجرد
دیکشنری فارسی به فرانسوی
مجرد
abstraído
تصویری از مجرد
تصویر مجرد
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
مجرد
abstrato
تصویری از مجرد
تصویر مجرد
دیکشنری فارسی به پرتغالی
مجرد
abstrahiert
تصویری از مجرد
تصویر مجرد
دیکشنری فارسی به آلمانی
مجرد
abstrakcyjny
تصویری از مجرد
تصویر مجرد
دیکشنری فارسی به لهستانی
مجرد
отвлечённый
تصویری از مجرد
تصویر مجرد
دیکشنری فارسی به روسی
مجرد
абстрактний
تصویری از مجرد
تصویر مجرد
دیکشنری فارسی به اوکراینی
مجرد
خلاصہ
تصویری از مجرد
تصویر مجرد
دیکشنری فارسی به اردو
مجرد
นามธรรม
تصویری از مجرد
تصویر مجرد
دیکشنری فارسی به تایلندی
مجرد
ya kufikirika
تصویری از مجرد
تصویر مجرد
دیکشنری فارسی به سواحیلی
مجرد
抽象的な
تصویری از مجرد
تصویر مجرد
دیکشنری فارسی به ژاپنی
مجرد
抽象的
تصویری از مجرد
تصویر مجرد
دیکشنری فارسی به چینی
مجرد
מופשט
تصویری از مجرد
تصویر مجرد
دیکشنری فارسی به عبری
مجرد
추상적인
تصویری از مجرد
تصویر مجرد
دیکشنری فارسی به کره ای
مجرد
abstract
تصویری از مجرد
تصویر مجرد
دیکشنری فارسی به هلندی
مجرد
abstrak
تصویری از مجرد
تصویر مجرد
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
مجرد
বিমূর্ত
تصویری از مجرد
تصویر مجرد
دیکشنری فارسی به بنگالی
مجرد
अमूर्त
تصویری از مجرد
تصویر مجرد
دیکشنری فارسی به هندی
مجرد
astratto
تصویری از مجرد
تصویر مجرد
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
مجرد
soyut
تصویری از مجرد
تصویر مجرد
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(مُجَرْ رَ دَ)
مؤنث مجرد. ج، مجردات. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). رجوع به مجرد و مجردات شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از مجردا
تصویر مجردا
فرداً و منفرداً و تنها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجرده
تصویر مجرده
مجرده در فارسی مونث مجرد بنگرید به مجرد مونث مجرد جمع مجردات
فرهنگ لغت هوشیار
در تازی نیامده: بریده نما: گونه ای آگور کاری در ساختمان، بی زنی، جهانرهایی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجردی
تصویر مجردی
((مُ جَ رَّ))
ستون بنا
فرهنگ فارسی معین