جدول جو
جدول جو

معنی مجادلت - جستجوی لغت در جدول جو

مجادلت
(شَ مَ)
مجادله: جایی که ببر و هزبر، ریزان و گریزان روند، ارانب و ثعالب را مجال مجادلت ممکن نگردد. (ترجمه تاریخ یمینی چ شعار ص 280). با یکی از همگنان با سببی از اسباب خصومت آغاز نهاد و میان ایشان به مجادلت کشید. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 405). و رجوع به مجادله و مجادله شود
لغت نامه دهخدا
مجادلت
ستیزیدن، خصومت کردن با کسی، ستیزه خصومت: گفتم نباید که در میدان مکاشفه و مجادله افتد، مباحثه در مسئله ای (علمی ادبی دینی و غیره) بطوری که هر یک از طرفین بخواهد رای خود را بر دیگری تحمیل کند
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مجادله
تصویر مجادله
نزاع و خصومت کردن، با هم جدال کردن، ستیزه، دشمنی، سورۀ پنجاه و هشتم قرآن کریم دارای بیست و دو آیه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مجاولت
تصویر مجاولت
با هم جولان کردن، با یکدیگر گشتن در جنگ یا در کشتی برای پیروزی یافتن بر یکدیگر
فرهنگ فارسی عمید
(شَ)
طلب کردن و خواستن. (غیاث). رجوع به محادله شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
پیکار سخت کردن با یکدیگر، خصومت، جدال، کشمکش
فرهنگ لغت هوشیار
معادله: معادلت و ضع حکمی بازاء حکمی چنانکه گویند اگر درازان احمق باشند پس کوتاهان زیرک باشند. معادله. برابر کردن موافق کردن، هم و زن کردن دو چیز مساوی کردن، برابری، هموزنی، تساوی دو عبارت جبری که بازاء مقادیری معین صحیح باشد، مقادیر مذکور را ریشه های معادله گویند، جمع معادلات. یا معادله دیفرانسیلی. رابطه ایست بین مقدار تابع و متغیر و مشتقات این متغیر نسبت بمتغیر مطلق. یا معادله دیفرانسیلی با مشتقات جزئی. معادله ای دیفرانسیلی که و احد متغیرهای متعدد است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجادلات
تصویر مجادلات
جمع مجادله، - پیکارها دشمنی ها جمع مجادله
فرهنگ لغت هوشیار
با هم جولان کردن با یکدیگر گشتن در نبرد: اوساط حشم و آحاد جمع لشکر چون شغال و روباه و گرگ و امثال ایشان در پیش افتادند و بمجاولت و مراوغت در آمدند و از هر جانب می تاختند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجاملت
تصویر مجاملت
نیکویی کردن، حسن معاشرت
فرهنگ لغت هوشیار
پافشاری کردن در جهل و نادانی، ستیزیدن با کسی در نادانی مقابل مجامله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مجاملت
تصویر مجاملت
((مُ مَ لَ))
خوش رفتاری کردن، چرب زبانی کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
((مُ دِ لِ))
خصومت، جدال
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
الجدل
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
Contention
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
contention
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
争论
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
מַחְלֹוקֶת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
การโต้แย้ง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
論争
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
mizozo
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
tartışma
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
جھگڑا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
논쟁
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
contesa
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
perselisihan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
বিতর্ক
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
विवाद
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
contienda
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
geschil
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
спор
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
kontrowersja
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
Auseinandersetzung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
contenda
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مجادله
تصویر مجادله
суперечка
دیکشنری فارسی به اوکراینی