آن که مضطر کند کسی را در سخن به چیزی که متحیر بماند در آن. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). قطع کننده سخن کسی. (ناظم الاطباء) ، بیشتر از شب و یا از زمستان گذشته. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، ریگ فرودریده. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به توهر شود
آن که مضطر کند کسی را در سخن به چیزی که متحیر بماند در آن. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). قطع کننده سخن کسی. (ناظم الاطباء) ، بیشتر از شب و یا از زمستان گذشته. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، ریگ فرودریده. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به توهر شود
شتابنده، پای در خزاننده بزمین در رفتار. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). آهسته و گران رونده. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به توهس شود
شتابنده، پای در خزاننده بزمین در رفتار. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). آهسته و گران رونده. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). و رجوع به توهس شود