این کلمه در تاریخ بیهقی چ ادیب ص 103 آمده ودر حاشیه همین صفحه اضافه شده ’در همه نسخ منقرس است اما قاعده عربیت متنقرس استوارتر می نماید’. -انتهی. دارای بیماری نقرس. نقرسی: ایشان سوارانند و من با ایشان در پیادگی کند و با لنگی متنقرس. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 103). رجوع به نقرس شود
این کلمه در تاریخ بیهقی چ ادیب ص 103 آمده ودر حاشیه همین صفحه اضافه شده ’در همه نسخ منقرس است اما قاعده عربیت متنقرس استوارتر می نماید’. -انتهی. دارای بیماری نقرس. نقرسی: ایشان سوارانند و من با ایشان در پیادگی کند و با لنگی متنقرس. (تاریخ بیهقی چ ادیب ص 103). رجوع به نقرس شود
خود را پاس دارنده. (آنندراج). آگاه و هوشیار و خبردار و عاقبت اندیش و دوراندیش. (ناظم الاطباء) ، پرهیزگار. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). و رجوع به تحرس شود
خود را پاس دارنده. (آنندراج). آگاه و هوشیار و خبردار و عاقبت اندیش و دوراندیش. (ناظم الاطباء) ، پرهیزگار. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). و رجوع به تحرس شود
گونه ای از ارجنگ، و تنگرس نامی است که در کرج و درۀ زیارت به این درخت دهند و نامهای دیگر آن، گیزی و شال چس است. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). درختی از تیره عنابها که خواص عمومی و دارویی تیره خود را دارد و چهار گونه از این گیاه تاکنون در جنگلهای شمالی ایران شناخته شده است. گونه های مختلف این گیاه در جنگلهای شمال خراسان و استپ های اطراف تهران نیز می رویند. میوۀ گیاه مذکور در تداوی بعنوان مسهل مصرف می شود. ارجنگ. شال چس. شغال چس. قره میخ. قره زله. گیزی. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به جنگل شناسی کریم ساعی ج 2 ص 227، 260 و 261 و ارژن و کنگرس شود
گونه ای از اَرْجَنَگ، و تنگرس نامی است که در کرج و درۀ زیارت به این درخت دهند و نامهای دیگر آن، گیزی و شال چس است. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). درختی از تیره عنابها که خواص عمومی و دارویی تیره خود را دارد و چهار گونه از این گیاه تاکنون در جنگلهای شمالی ایران شناخته شده است. گونه های مختلف این گیاه در جنگلهای شمال خراسان و استپ های اطراف تهران نیز می رویند. میوۀ گیاه مذکور در تداوی بعنوان مسهل مصرف می شود. ارجنگ. شال چس. شغال چس. قره میخ. قره زله. گیزی. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به جنگل شناسی کریم ساعی ج 2 ص 227، 260 و 261 و ارژن و کنگرس شود
با هم جنگ و پیکار کننده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). جنگجو و با هم پیکار کننده و جنگ نماینده. (ناظم الاطباء). و رجوع به تمارس شود، آشفته و مضطرب و پریشان. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون)
با هم جنگ و پیکار کننده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). جنگجو و با هم پیکار کننده و جنگ نماینده. (ناظم الاطباء). و رجوع به تمارس شود، آشفته و مضطرب و پریشان. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون)
رغبت کننده به چیزی به طریق مبارات. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). آرزومند و راغب و مشتاق، بخصوص هنگام رقابت و همچشمی. (ناظم الاطباء) : ختامه مسک و فی ذلک فلیتنافس المتنافسون. (قرآن 26/83). و رجوع به تنافس شود
رغبت کننده به چیزی به طریق مبارات. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). آرزومند و راغب و مشتاق، بخصوص هنگام رقابت و همچشمی. (ناظم الاطباء) : ختامه مسک و فی ذلک فلیتنافس المتنافسون. (قرآن 26/83). و رجوع به تنافس شود
درختی ازتیره عنابها که خواص عمومی و دارویی تیره خود را دارد و چهار فراخ و از این گیاه تاکنون در جنگلهای شمالی ایران شناخته شده است. گونه های مختلف این گیاه در جنگلهای شمال و خراسان و استپ های اطراف تهران نیز میروید. میوه گیاه مذکور در تداوی بعنوان مسهل مصرف میشود ارجنگ شال چس شغال چس قره میخ قره زله گیزی
درختی ازتیره عنابها که خواص عمومی و دارویی تیره خود را دارد و چهار فراخ و از این گیاه تاکنون در جنگلهای شمالی ایران شناخته شده است. گونه های مختلف این گیاه در جنگلهای شمال و خراسان و استپ های اطراف تهران نیز میروید. میوه گیاه مذکور در تداوی بعنوان مسهل مصرف میشود ارجنگ شال چس شغال چس قره میخ قره زله گیزی