جدول جو
جدول جو

معنی متنسع - جستجوی لغت در جدول جو

متنسع(مُ تَ نَسْ سِ)
دندان سست. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از متنسک
تصویر متنسک
عبادت کننده، دین دار، پارسا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متوسع
تصویر متوسع
باوسعت، وسیع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
آنچه به انواع و اقسام مختلف باشد، گوناگون
فرهنگ فارسی عمید
(مُ تَ وَسْ سِ)
فراخ نشسته. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به توسع شود، فراخ. وسیع: این بندۀ ثناگر متوقع است و مجال امیدش متوسع. (مرزبان نامه ص 10)
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ نَوْ وِ)
گوناگون شونده. (غیاث) (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). گوناگون شده. (ناظم الاطباء). گونه گون. گونه گونه. گوناگون. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مأخوذ ازتازی، گوناگون و دارای انواع و اقسام و اشکال مختلف و هر چیزی که به اجزاء مختلف و وصفهای گوناگون تقسیم شده باشد. (ناظم الاطباء) : و آنکه نبض ده جنس است و هر یکی از او متنوع شود به سه نوع دو طرفین او و یکی اعتدال او... (چهارمقالۀ نظامی عروضی، ص 106) ، شاخ جنبنده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). شاخۀ درخت جنبنده. (ناظم الاطباء) ، کسی که جلو می افتد و در سفر پیش میرود. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). رجوع به تنوع شود.
- مکان متنوع، مکان دور. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
گوناگون شونده، گونه گونه
فرهنگ لغت هوشیار
فرا خنده گسترنده گسترده فراخ نشیننده، با وسعت: این بنده ثناگر متوقع است و مجال امیدش متوسع
فرهنگ لغت هوشیار
دیندار و عبادت کننده نیایشگر پرستنده عبادت کننده جمع متنسکین: و نیز صاحب مردی عدلی مذهب بود و عدلی مذهبان بغایت متنسک باشند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متنسک
تصویر متنسک
((مُ تَ نَ سِّ))
پرستنده، عبادت کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
((مُ تَ نَ وِّ))
گوناگون، دارای انواع، مختلف
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
گوناگون
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
متنوّعٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
Assorted, Diverse, Diversified, Miscellaneous, Varied
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
varié, divers, diversifié
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
混合的 , 多样的 , 多样化的 , 各种的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
混合の , 多様な , 多様化した , 様々な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
متنوع , متنوع , مختلف
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
mchanganyiko, mbalimbali, tofauti
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
ผสม , หลากหลาย , หลากหลาย
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
혼합된 , 다양한 , 다양화된
دیکشنری فارسی به کره ای
متنوّع
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
מעורב , מגוון , מגוון , שׁוֹנוֹת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
मिश्रित , विविध , विविध , विविध
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
karışık, çeşitli, çeşitlenmiş
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
campuran, beragam, terdiversifikasi, berbagai macam
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
মিশ্রিত , বৈচিত্র্যপূর্ণ , বিচিত্র , বৈচিত্র্যপূর্ণ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
assortito, diverso, diversificato, vario, variegato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
gemengd, divers, gediversifieerd, gevarieerd
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
різноманітний , різноманітний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
ассорти , разнообразный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
mieszany, różnorodny, zróżnicowany
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
gemischt, vielfältig, unterschiedlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
sortido, diverso, diversificado, variado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از متنوع
تصویر متنوع
variado, diverso, diversificado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی