جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با متوسع

متوسع

متوسع
فرا خنده گسترنده گسترده فراخ نشیننده، با وسعت: این بنده ثناگر متوقع است و مجال امیدش متوسع
فرهنگ لغت هوشیار

متوسع

متوسع
فراخ نشسته. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به توسع شود، فراخ. وسیع: این بندۀ ثناگر متوقع است و مجال امیدش متوسع. (مرزبان نامه ص 10)
لغت نامه دهخدا

متوقع

متوقع
کسی که از دیگری چیزی توقع دارد، توقع دارنده، خواهش کننده
متوقع
فرهنگ فارسی عمید

متوسل

متوسل
دست بدامان کسی زننده و کسی را شفیع کننده و واسطه قرار دهنده
متوسل
فرهنگ لغت هوشیار