جمع واژۀ مقاوله. گفت و شنودها. گفتگوها: بعداز مقاولات بسیار اتفاق بر آن افتاد که هرات فایق راباشد و نیشابور و قیادت جیوش ابوعلی را. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 108). و رجوع به مقاوله شود
جَمعِ واژۀ مقاوله. گفت و شنودها. گفتگوها: بعداز مقاولات بسیار اتفاق بر آن افتاد که هرات فایق راباشد و نیشابور و قیادت جیوش ابوعلی را. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 108). و رجوع به مقاوله شود
جمع واژۀ منازله. رجوع به منازله شود، معانیی که از غیب بر دل نازل شود: بر مترسمان و متشبهان و طایفه ای که از معاملات قوالب به منازلات قلوب نرسیده اند حلال نباشد. (مصباح الهدایه چ همایی ص 158). تا بدان واسطه مقبول ومنظور دلهای اهل معاملات و منازلات شوند. (مصباح الهدایه ایضاً ص 157). رجوع به منازلت (اصطلاح تصوف) شود
جَمعِ واژۀ منازله. رجوع به منازله شود، معانیی که از غیب بر دل نازل شود: بر مترسمان و متشبهان و طایفه ای که از معاملات قوالب به منازلات قلوب نرسیده اند حلال نباشد. (مصباح الهدایه چ همایی ص 158). تا بدان واسطه مقبول ومنظور دلهای اهل معاملات و منازلات شوند. (مصباح الهدایه ایضاً ص 157). رجوع به منازلت (اصطلاح تصوف) شود
چیزهای روایت شده و اخبار و احادیث دیگران و مطالب تاریخی و متعلق به تاریخ. (ناظم الاطباء). جمع واژۀ منقوله، تأنیث منقول مقابل معقولات: از منقولات کلام اردشیر بابک و مقولات حکمت اوست که... (مرزبان نامه چ قزوینی ص 18). رجوع به منقول شود، اموال قابل حمل و نقل: جنید گوید تا توانی منقولات خانه سفالین ساز. (ترجمه رسالۀ قشیریه چ فروزانفر ص 51). اثاث و امتعه و مکنوز و مدخر از محمولات اثقال و منقولات احمال خانه به جایگاهی نقل باید کردن که اختیار افتد. (مرزبان نامه چ قزوینی ص 289). رجوع به منقول (معنی پنجم) شود
چیزهای روایت شده و اخبار و احادیث دیگران و مطالب تاریخی و متعلق به تاریخ. (ناظم الاطباء). جَمعِ واژۀ منقوله، تأنیث منقول مقابل معقولات: از منقولات کلام اردشیر بابک و مقولات حکمت اوست که... (مرزبان نامه چ قزوینی ص 18). رجوع به منقول شود، اموال قابل حمل و نقل: جنید گوید تا توانی منقولات خانه سفالین ساز. (ترجمه رسالۀ قشیریه چ فروزانفر ص 51). اثاث و امتعه و مکنوز و مدخر از محمولات اثقال و منقولات احمال خانه به جایگاهی نقل باید کردن که اختیار افتد. (مرزبان نامه چ قزوینی ص 289). رجوع به منقول (معنی پنجم) شود