جدول جو
جدول جو

معنی متفکه - جستجوی لغت در جدول جو

متفکه(مُ تَ فَکْ کِهْ)
به شگفت آینده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). متعجب و آشفته و حیران و نادم و پشیمان. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از متفقه
تصویر متفقه
عالم به علم فقه، فقیه، دانشمند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متفکره
تصویر متفکره
قوۀ تفکر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متفکر
تصویر متفکر
کسی که در امری فکر و اندیشه می کند، فکر کننده، عاقل، دانا، خردمند، اریب، فروهیده، حصیف، فرزانه، خردپیشه، لبیب، خردور، داناسر، فرزان، صاحب خرد، متدبّر، خردومند، نیکورای، پیردل، بخرد، راد
فرهنگ فارسی عمید
(مُ فَ هََ)
ناقه متفهه، ناقۀ رام. (منتهی الارب) (از آنندراج) (از ذیل اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ فَوْ وِهْ)
سخن گوینده. (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) ، کسی که دهان میگشاید در سخن گفتن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
متفقه در فارسی مونث متفق: همیو سازوار هماهنگ دانا نما، دانا دانشمند مونث متفق یا دایره متفقه دایره عروضی که دو بحر متقارب و متدارک از آن استخراج میشود. دایره متقارب. آنکه خود را فقیه معرفی کند، فقیه دانشمند جمع متفقهین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متفکر
تصویر متفکر
اندیشنده، فکر کننده، آنکه بیندیشد
فرهنگ لغت هوشیار
متفکره در فارسی مونث متفکر: اندیشنده مونث متفکر، قوه تفکر. توضیح... سوم قوت متخیله است و چون او را با نفس حیوانی یاد کنند متخیله گویند او قوتی است ترتیب کرده در تجویف اوسط از دماغ و کار او آن است که آن جزئیات را که در خیال است با یکدیگر ترکیب کند و از یکدیگر جدا کند باختیار اندیشه. در روانشناسی امروز این تعریف صحیح نیست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متفقه
تصویر متفقه
((مُ تَ فَ قِّ))
آن که خود را فقیه معرفی کند، فقیه، دانشمند، جمع متفقهین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متفکر
تصویر متفکر
((مُ تَ فَ کِّ))
اندیشمند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متفکر
تصویر متفکر
اندیشگر، اندیشمند
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از متفکر
تصویر متفکر
المفكّر
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از متفکر
تصویر متفکر
Pensive, Thoughtful, Contemplator
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از متفکر
تصویر متفکر
contemplateur, pensif, réfléchi
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از متفکر
تصویر متفکر
沉思者 , 沉思的 , 深思的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از متفکر
تصویر متفکر
熟考者 , 思慮深い , 思慮深い
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از متفکر
تصویر متفکر
متفکر , متفکر , خیال کرنے والا
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از متفکر
تصویر متفکر
mtafakari, wa kufikiri sana, mwenye fikra
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از متفکر
تصویر متفکر
ผู้พิจารณา , ใคร่ครวญ , รอบคอบ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از متفکر
تصویر متفکر
명상자 , 사려 깊은 , 사려 깊은
دیکشنری فارسی به کره ای
متفکّر
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از متفکر
تصویر متفکر
מַתְבּוֹנֵן , מְהוּרהָר , חושב
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از متفکر
تصویر متفکر
ध्यान करने वाला , चिंतामग्न , विचारशील
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از متفکر
تصویر متفکر
tefekkür eden kişi, düşünceli
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از متفکر
تصویر متفکر
kontemplator, merenung, berpikir
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از متفکر
تصویر متفکر
ধ্যানে মগ্ন ব্যক্তি , চিন্তাশীল , চিন্তাশীল
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از متفکر
تصویر متفکر
contemplatore, pensieroso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از متفکر
تصویر متفکر
contemplator, peinzend, bedachtzaam
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از متفکر
تصویر متفکر
роздумувач , задумливий , замислений
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از متفکر
تصویر متفکر
размышляющий , задумчивый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از متفکر
تصویر متفکر
kontemplator, zamyślony, myślący
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از متفکر
تصویر متفکر
Kontemplator, nachdenklich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از متفکر
تصویر متفکر
contemplador, pensativo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از متفکر
تصویر متفکر
contemplador, pensativo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی