جدول جو
جدول جو

معنی متفاحش - جستجوی لغت در جدول جو

متفاحش
(مُ تَ حِ)
فحش دهنده و سخن زشت گوینده. (ناظم الاطباء). فحش گوینده. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به تفاحش شود
لغت نامه دهخدا
متفاحش
دشنامگوی فحش دهنده ناسزا گوینده
تصویری از متفاحش
تصویر متفاحش
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
ویژگی کسی یا چیزی که با دیگری فرق و تفاوت داشته باشد، به صورت ناهماهنگ، مختلف با دیگران
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متفادی
تصویر متفادی
پرهیزکننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متفاخر
تصویر متفاخر
فخر کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متلاحق
تصویر متلاحق
پی در پی، متصل به یکدیگر
فرهنگ فارسی عمید
(تَ ءَجْ جُ)
فحش گفتن و آشکار کردن آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، سخت زشت شدن. (دهار). از حد درگذشتن بدی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تزاید در بدی. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ فَحْ حِ)
بیهوده و زشت گوینده. (ناظم الاطباء) (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به تفحش شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
از هم جدا و دور شونده، متفرق و متمایز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متفاتی
تصویر متفاتی
وچر خواه (وچر فتوی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متفاخر
تصویر متفاخر
بر هم دیگر نازنده و فخر کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متفادی
تصویر متفادی
سر بها دهنده، دوری گزیننده فدا (سربها) برای هم دهنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متضاحک
تصویر متضاحک
همخند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متزاحم
تصویر متزاحم
انبوهی نماینده، گرد آینده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متلاحق
تصویر متلاحق
به هم رسنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفاحش
تصویر تفاحش
فحش گفتن و آشکارا کردن آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مفاحشه
تصویر مفاحشه
با یکدیگر فحش دادن و رد و بدل کردن فحش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
((مُ تَ وِ))
تفاوت دارنده، از هم جدا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متفاخر
تصویر متفاخر
((مُ تَ خِ))
فخر کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تفاحش
تصویر تفاحش
((تَ حُ))
ناسزا گفتن، از حد گذشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
دیگرگون، ناهمسان، ناهمتا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
Disparate, Divergent
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
disparate, divergent
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
berbeda
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
ভিন্ন , ভিন্ন
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
विभिन्न , भिन्न
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
disparato, divergente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
різний , відмінний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
dispar, divergente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
verschillend, divergent
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
различный , расходящийся
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
różny, odmienny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
disparat, abweichend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از متفاوت
تصویر متفاوت
dispar, divergente
دیکشنری فارسی به پرتغالی