- متشککین
- جمع متشکک در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
معنی متشککین - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جمع متشکر، سپاسداران سپاسگزاران جمع متشکر در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مشکک در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
جمع متحرک، جنبندگان لانایان جمع متحرک در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
جمع متفکر، اندیشداران اندیشندگان جمع متفکر در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متذکر، یاد کنندگان به یاد آورندگان جمع متذکر در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
جمع متشیع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متشوق در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متشرف در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متشرع، کیشمندان جمع متشرع در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متشخص در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متشبث، در آویزندگان چنگ زنندگان جمع متشبث در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
جمع متملک، ویسداران داستاران جمع متملک در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متمکن، توانگران جایگرفتگان جمع متمکن در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متمسک، آگسگان گیرندگان جمع متمسک در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متهتک در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکننده)
جمع متوکل، ویتوران امید واران جمع متوکل در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متنسک در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع متنکر در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مشترک، همبستان جمع مشترک در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند) : مشترکین روزنامه ها
گرزیتار (شکایت کننده) گله کننده
جمع مشرک، هنباز گیران چند خداییان جمع مشرک در حالت نصبی و جری (درفارسی مراعات این قاعده نکنند)
جمع مشکل، دیساکان کرپ دهندگان جمع مشکل در حالت نصبی وجری (در فارسی مراعات نکنند)، جمع مشکل در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
شکایت کننده، گله کننده
آنچه که بوی مشک بدهد، مشک آلود، کنایه از خوش بو، کنایه از سیاه، تیره رنگ
گله و شکایت کنند، ناله کننده
گمان برنده دو دل گشته گمان کننده شک کننده جمع متشککین
هر چیز مشک آلود را گویند