جدول جو
جدول جو

معنی متشکک

متشکک((مُ تَ شَ کِّ))
گمان کننده، شک کننده، جمع متشککین
تصویری از متشکک
تصویر متشکک
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با متشکک

متشکک

متشکک
گمان برنده دو دل گشته گمان کننده شک کننده جمع متشککین
متشکک
فرهنگ لغت هوشیار

متشکک

متشکک
گمان کننده. (آنندراج). شک دارنده. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). و رجوع به تشکک شود
لغت نامه دهخدا

متشکل

متشکل
شکل گرفته، تشکیل شده، آنچه به شکل و صورت مخصوص درآمده باشد، شکل پذیر
متشکل
فرهنگ فارسی عمید