جدول جو
جدول جو

معنی متسبسب - جستجوی لغت در جدول جو

متسبسب
(مُ تَ سَ سِ)
آب روان و جاری. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد). آب جاری شده و روان گشته. (ناظم الاطباء). و رجوع به تسبسب شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از متناسب
تصویر متناسب
کسی یا چیزی که با دیگری نسبت و همانندی داشته باشد، دارای تناسب و هماهنگی، چیزی که اجزای آن با هم هماهنگ باشد، خوش ترکیب
فرهنگ فارسی عمید
(مُ تَ سَ سِ)
ثوب متسلسل، جامۀ بدبافت. (آنندراج) (از اقرب الموارد). و رجوع به مسلسل شود، جامۀ تنگ شده و فرسوده گشته از استعمال. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
(اِ)
روان و جاری گردیدن آب. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از متن اللغه). جاری شدن آب. (از اقرب الموارد) (از المنجد)
لغت نامه دهخدا
روان، روانه کسی که به جهت ضعف حال یا صلاح وقت در طلب رزق توسل با سباب کند. بعضی بکسب تسبب کنند و بعضی بحکم صلاح وقت گاه بکسب و گاه بسوال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متحاسب
تصویر متحاسب
حساب کننده با یکدیگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متسلسل
تصویر متسلسل
آب درهم پیوسته روان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
مشابه و مانند، فراخور، هماهنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
((مُ تَ س))
دارای تناسب و شباهت با یکدیگر
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متحاسب
تصویر متحاسب
((مُ تَ س))
با یکدیگر حساب کننده، جمع متحاسبین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
برازنده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از متسلسل
تصویر متسلسل
زنجیروار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
متناسبٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
Proportional, Proportionate, Proportioned
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
proportionnel, proportionné
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
пропорциональный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
פרופורציונלי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
proporcional
دیکشنری فارسی به پرتغالی
متناسب
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
متناسب
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
สัดส่วน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
sawia
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
比例の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
成比例的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
비례적인
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
пропорційний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
orantılı
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
proporsional
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
অনুপাতে
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
अनुपाती
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
proporzionale, proporzionato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
proportional
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
proporcional
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
proporcjonalny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از متناسب
تصویر متناسب
proportioneel
دیکشنری فارسی به هلندی