جدول جو
جدول جو

معنی متحفظ - جستجوی لغت در جدول جو

متحفظ
آگاه، هوشیار
تصویری از متحفظ
تصویر متحفظ
فرهنگ فارسی عمید
متحفظ
یاد گیرنده، هشیار بیدار، پرهیز کننده پرهیز کننده، هوشیار، حفظ کننده یاد گیرنده جمع متحفظین
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مستحفظ
تصویر مستحفظ
یاد گیرنده، محافظت کننده، نگهدارنده، نگهبان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متحف
تصویر متحف
تحفه دهنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تحفظ
تصویر تحفظ
خود را حفظ کردن، خودداری کردن، هوشیار و بیدار بودن و پرهیز کردن، خود را نگه داشتن، خویشتن داری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از متحفظین
تصویر متحفظین
جمع متحفظ در حالت نصبی و جری (در فارسی مراعات نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متحف
تصویر متحف
ارمغان دهنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تحفظ
تصویر تحفظ
خودداری کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متحفظات
تصویر متحفظات
جمع متحفظه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مستحفظ
تصویر مستحفظ
نگاهبان، حافظ، پاسبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از محتفظ
تصویر محتفظ
به خشم شونده، نگهدارنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متلفظ
تصویر متلفظ
واژه پرداز سخن پرداز سخن گوینده جمع متلفظین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متحفل
تصویر متحفل
پر شده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متحفی
تصویر متحفی
نوازشگر، شادمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متحفظه
تصویر متحفظه
مونث متحفظ جمع متحفظات
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مستحفظ
تصویر مستحفظ
((مُ تَ فِ))
نگهبان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تحفظ
تصویر تحفظ
((تَ حَ فُّ))
هوشیار بودن و پرهیز کردن، خویشتن داری
فرهنگ فارسی معین
تصویری از متلفظ
تصویر متلفظ
((مُ تَ لَ فِّ))
سخن گوینده، جمع متلفظین
فرهنگ فارسی معین
امنیّت، حفاظت، تامین
دیکشنری اردو به فارسی