رنجها و ماندگیها این جمع تعب است خلاف قیاس. (آنندراج) (غیاث). جمع واژۀ متعب و متعبه. (اقرب الموارد). جمع واژۀ متعب. (ناظم الاطباء) : و خود را در معرض متاعب و مصائب آوردن... کار عاقلان نیست. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 58). قومی را که امامت پسرش را تصدیق کرده بودند به انواع متاعب و عقوبات مثله میگردانید. (جهانگشای جوینی). و رجوع به متعب و متعبه شود
رنجها و ماندگیها این جمع تعب است خلاف قیاس. (آنندراج) (غیاث). جَمعِ واژۀ متعب و متعبه. (اقرب الموارد). جَمعِ واژۀ متعب. (ناظم الاطباء) : و خود را در معرض متاعب و مصائب آوردن... کار عاقلان نیست. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 58). قومی را که امامت پسرش را تصدیق کرده بودند به انواع متاعب و عقوبات مثله میگردانید. (جهانگشای جوینی). و رجوع به متعب و متعبه شود
احمق. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، دراز. دراز و باریک. (ناظم الاطباء) ، شتابکار. (منتهی الارب) (آنندراج). جلد و شتاب. (ناظم الاطباء) ، راه رونده نه به شتاب و تعجیل و نه به درنگی. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). و رجوع به تخدب شود
احمق. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، دراز. دراز و باریک. (ناظم الاطباء) ، شتابکار. (منتهی الارب) (آنندراج). جلد و شتاب. (ناظم الاطباء) ، راه رونده نه به شتاب و تعجیل و نه به درنگی. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). و رجوع به تخدب شود
از ’ت وب’، از گناه بازگشتن. (ترجمان القرآن). بازگشتن از گناه. (زوزنی). تاب الی اﷲ توبا و توبه و متاباً و تابه و تتوبه، بازگشت از گناه. تائب و توّاب نعت است از آن. (منتهی الارب) (از آنندراج) (از اقرب الموارد). بازگشتن. (غیاث) ، توفیق توبه دادن خدای کسی را. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، آسان گردانیدن دشواری کسی را. (آنندراج) (از منتهی الارب) ، باز مهربان شدن. تواب نعت است از آن. (آنندراج) (منتهی الارب)
از ’ت وب’، از گناه بازگشتن. (ترجمان القرآن). بازگشتن از گناه. (زوزنی). تاب الی اﷲ توبا و توبه و متاباً و تابه و تتوبه، بازگشت از گناه. تائِب و تَوّاب نعت است از آن. (منتهی الارب) (از آنندراج) (از اقرب الموارد). بازگشتن. (غیاث) ، توفیق توبه دادن خدای کسی را. (آنندراج) (از منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، آسان گردانیدن دشواری کسی را. (آنندراج) (از منتهی الارب) ، باز مهربان شدن. تواب نعت است از آن. (آنندراج) (منتهی الارب)