جدول جو
جدول جو

معنی مبهض - جستجوی لغت در جدول جو

مبهض
(مُ هَِ)
گران کننده و گران بارکننده. (از منتهی الارب). امر گران و دشوار. (آنندراج). رنجور و غمناک و دل آزار. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از مبیض
تصویر مبیض
جلادهنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مبهج
تصویر مبهج
شادی آورنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مبغض
تصویر مبغض
دارای دشمنی، کینه ور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مبغض
تصویر مبغض
نا پسند، مکروه، دشمن داشته شده، منفور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مبهی
تصویر مبهی
ویژگی هر دارویی که نیروی جنسی را افزایش دهد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مبهم
تصویر مبهم
نامشخص، نامعلوم، ویژگی کار مشکل و پیچیده، پوشیده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مبهی
تصویر مبهی
ور نفزا دارویی که قوه باه بیفزاید زیاد کننده قوه باه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبیض
تصویر مبیض
سفید کننده جامه
فرهنگ لغت هوشیار
شادی بخش شادی آفرین شادی بخش شادی آفرین شاد سازنده مسرور کننده. شاد سازنده مسرور کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبهت
تصویر مبهت
حیران کننده و آشفته کننده و مشوش کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبغض
تصویر مبغض
کینه ور، کینه جوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبهم
تصویر مبهم
دربسته، بیهوش، کار فرو بسته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مبیض
تصویر مبیض
((مُ بَ یِّ))
جامه سفید پوشنده، سفید گرداننده (جامه و غیره)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مبهم
تصویر مبهم
((مُ هَ))
نامعلوم، مجهول، پیچیده، دارای ابهام
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مبهج
تصویر مبهج
((مُ هِ))
شاد سازنده، مسرور کننده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مبغض
تصویر مبغض
((مُ غِ))
کینه ور، دشمن، جمع مبغضین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مبغض
تصویر مبغض
((مُ غَ))
دشمن داشته، مورد کینه، ناپسند داشته، مکروه، جمع مبغضین
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مبهم
تصویر مبهم
دو پهلو، پوشیده، پیچیده، سربسته
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مبهم
تصویر مبهم
Ambiguous, Blurred, Blurry, Cryptic, Inscrutable, Perplexing, Obscure, Indistinct, Mystifying, Nebulous, Puzzling, Shadowy, Vague
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مبهم
تصویر مبهم
ambigu, flou, cryptique, indistinct, insondable, mystifiant, nébuleux, obscur, déroutant, déconcertant, ombragé, vague
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مبهم
تصویر مبهم
מעורפל , מטושטש , סודי , מעורפל , סתום , מִסְתַּרִי , מעורפל , מעורפל , מַבְרִיח , מבלבל , אפל
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مبهم
تصویر مبهم
애매한 , 흐릿한 , 수수께끼의 , 불분명한 , 불가해한 , 혼란스러운 , 흐릿한 , 모호한 , 수수께끼 같은 , 그림자가 있는 , 모호한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مبهم
تصویر مبهم
belirsiz, bulanık, gizemli, anlaşılmaz, kafa karıştırıcı, gölgeli
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مبهم
تصویر مبهم
ambigu, kabur, misterius, tidak dapat dipahami, membingungkan, berkabut
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مبهم
تصویر مبهم
अस्पष्ट , धुंधला , रहस्यमय , उलझन , अस्पष्ट , भ्रमित करने वाला , उलझनभरा
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مبهم
تصویر مبهم
ambiguo, sfocato, criptico, indistinto, insondabile, misterioso, nebuloso, oscuro, sconvolgente, sconcertante, ombreggiato, vago
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مبهم
تصویر مبهم
mehrdeutig, verschwommen, kryptisch, undeutlich, unerschütterlich, mystifizierend, nebulös, dunkel, verwirrend, rätselhaft, schattig, vage
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مبهم
تصویر مبهم
ambiguo, borroso, críptico, indistinto, inescrutable, desconcertante, nebuloso, oscuro, sombrío, vago
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مبهم
تصویر مبهم
dubbelzinnig, wazig, cryptisch, onduidelijk, ondoorgrondelijk, verwarrend, nevelachtig, raadselachtig, schaduwrijk, vaag
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از مبهم
تصویر مبهم
двозначний , розмитий , загадковий , неясний , незбагненний , заплутаний , туманний , невизначений , невизначений
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مبهم
تصویر مبهم
двусмысленный , размытый , загадочный , неясный , озадачивающий , туманный , сбивающий с толку , неопределенный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مبهم
تصویر مبهم
niejednoznaczny, zamazany, kryptyczny, niejasny, zagadkowy, zagmatwany, mętny, mylący, mroczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مبهم
تصویر مبهم
ambíguo, borrado, críptico, indistinto, inescrutável, desconcertante, nebuloso, obscuro, sombrio, vago
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مبهم
تصویر مبهم
模糊的 , 神秘的 , 难以理解的 , 令人困惑的 , 阴影的
دیکشنری فارسی به چینی