بیزارشده و دورشده. (غیاث) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : هر شاه که او ملک تو و ملک تو بیند از ملک مبرا شود از ملک معرا. مسعودسعد (دیوان چ رشید یاسمی ص 71) ، پاک کرده شده و معاف و آزاد. (ناظم الاطباء). پاک. منزه. بری: پیشت آرم نظم قرآن را شفیع کز همه عیبش مبرا دیده ام. خاقانی. مبرا حکمش از زودی و دیری منزه دانش از بالا و زیری. خاقانی. هم او از این حوالت مبرا است و هم من از تهمت معرا. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 433). بار خدایا مهیمنی و مقدر وز همه عیبی مقدسی و مبرا. سعدی. ای معرا اصل عالی گوهرت از حرص و آز وی مبرا ذات میمون اخترت از زرق و ریو. حافظ. آن که از جفت مبراست خداست. جامی
بیزارشده و دورشده. (غیاث) (آنندراج) (ناظم الاطباء) : هر شاه که او ملک تو و ملک تو بیند از ملک مبرا شود از ملک معرا. مسعودسعد (دیوان چ رشید یاسمی ص 71) ، پاک کرده شده و معاف و آزاد. (ناظم الاطباء). پاک. منزه. بری: پیشت آرم نظم قرآن را شفیع کز همه عیبش مبرا دیده ام. خاقانی. مبرا حکمش از زودی و دیری منزه دانش از بالا و زیری. خاقانی. هم او از این حوالت مبرا است و هم من از تهمت معرا. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 433). بار خدایا مهیمنی و مقدر وز همه عیبی مقدسی و مبرا. سعدی. ای معرا اصل عالی گوهرت از حرص و آز وی مبرا ذات میمون اخترت از زرق و ریو. حافظ. آن که از جفت مبراست خداست. جامی
سوهان، سنگی که برای تیز کردن کارد یا شمشیر و مانند آن به کار می رود، فسان، فسن، سان، سان ساو، سنگ ساو، سامیز، مسنّ، نوعی شیرینی که با گندم سبزکرده، آرد، شکر و روغن درست می کنند
سوهان، سنگی که برای تیز کردن کارد یا شمشیر و مانند آن به کار می رود، فَسان، فَسَن، سان، سان ساو، سَنگ ساو، سامیز، مِسَنّ، نوعی شیرینی که با گندم سبزکرده، آرد، شکر و روغن درست می کنند
جمع واژۀ ’مبره’. خیرات و اعمال خیر و دهشته. (ناظم الاطباء). نیکیها. اعمال خیر. کارهای نیک: ابن الجراح او را بفریفت و بطریق مهادات و ملاطفت و انواع مبرات بدست آورد و او را بکشت. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 310). ابواب خیرات و مبرات بر عامۀ خلایق گشاده. (المعجم چ دانشگاه ص 13). پادشاه زاده هولاکو که هر یک را برقدر و منزلت با مبرات و صلاحت باز می گردانید. (جهانگشای جوینی)
جَمعِ واژۀ ’مبره’. خیرات و اعمال خیر و دهشته. (ناظم الاطباء). نیکیها. اعمال خیر. کارهای نیک: ابن الجراح او را بفریفت و بطریق مهادات و ملاطفت و انواع مبرات بدست آورد و او را بکشت. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 310). ابواب خیرات و مبرات بر عامۀ خلایق گشاده. (المعجم چ دانشگاه ص 13). پادشاه زاده هولاکو که هر یک را برقدر و منزلت با مبرات و صلاحت باز می گردانید. (جهانگشای جوینی)