جدول جو
جدول جو

معنی مأذنه - جستجوی لغت در جدول جو

مأذنه
(مَءْ ذَ نَ)
جای اذان و منار و عوام مئذنه گویند. (ناظم الاطباء). گلدسته. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مئذنه و مأذنه گوی شود، صومعه. (ناظم الاطباء). و رجوع به مئذنه شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ماهانه
تصویر ماهانه
(دخترانه)
دختر ارمنشاه شاه ماچین در داستان سمک عیار
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از مادینه
تصویر مادینه
از جنس ماده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماهانه
تصویر ماهانه
ویژگی امری که هر ماه اتفاق می افتد، ویژگی حقوقی که در آخر هر ماه پرداخت شود، در هر ماه، ماهنامه
فرهنگ فارسی عمید
(خَ بَ کَ / کِ)
مؤذن. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) :
گیرم که خروس پیرزن مرد
یا مأذنه گوی را عسس برد
نوبت زن صبح را چه افتاد
کز کوس و دهل نمی کند یاد.
نظامی (یادداشت ایضاً).
و رجوع به مأذنه و مئذنه شود
لغت نامه دهخدا
(اِ)
فروتنی کردن، بمجاز، زادن. بار نهادن. وضع حمل، افتادن میوۀ رسیده از درخت. تسخیل: سخلت النحله، بیفکند بار را. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(مَءْ نَ)
ناف و گرداگرد آن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، تهیگاه یا پیه پارۀ چسبیده در باطن پوستک. (منتهی الارب). تهیگاه و گویند پیه چسبیده به باطن صفاق. ج، مأنات، مؤون. (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(مُءْ ذَ نَ)
نام مرغی است. (منتهی الارب) (آنندراج) (از ناظم الاطباء) ، مناره. صومعه. مئذنه. (یادداشت مؤلف). و رجوع به مئذنه شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از ماذنه
تصویر ماذنه
جای اذان و منار
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه مربوط و وابسته به ماه باشد، نقد و جنسی که در ماه بهر که مقرر شده میدهند
فرهنگ لغت هوشیار
دوغی که شبت در آن کنند و در مشکی یا کیسه ای آویزند شیراز: و جئنهاببضاعه مزجاه... حسن بصری گفت ماستینه بوده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مادینه
تصویر مادینه
جنس ماده
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه در زیر است در زیر جمله اسمی) آنچه زیر اوست آنچه بعد از اوست: بمحشر آدم و مادونه با هم همه زیر لوایت دست برهم. (اسرارنامه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مباذنه
تصویر مباذنه
فروتنی نمودن، اقرار کردن و شناختن و دانستن چیز را
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماهانه
تصویر ماهانه
((نِ))
شهریه، پولی که هر ماه پرداخت می شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ماهانه
تصویر ماهانه
قاعدگی، قسطی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از مادینه
تصویر مادینه
مونث
فرهنگ واژه فارسی سره
گلدسته، مناره
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از ماهانه
تصویر ماهانه
Monthly
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از ماهانه
تصویر ماهانه
mensuellement
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از ماهانه
تصویر ماهانه
kila mwezi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از ماهانه
تصویر ماهانه
매달
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از ماهانه
تصویر ماهانه
aylık olarak
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از ماهانه
تصویر ماهانه
secara bulanan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از ماهانه
تصویر ماهانه
মাসিকভাবে
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از ماهانه
تصویر ماهانه
मासिक रूप से
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از ماهانه
تصویر ماهانه
miesięcznie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از ماهانه
تصویر ماهانه
mensilmente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از ماهانه
تصویر ماهانه
mensualmente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از ماهانه
تصویر ماهانه
monatlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از ماهانه
تصویر ماهانه
maandelijks
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از ماهانه
تصویر ماهانه
щомісяця
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از ماهانه
تصویر ماهانه
ежемесячно
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از ماهانه
تصویر ماهانه
mensalmente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از ماهانه
تصویر ماهانه
每月地
دیکشنری فارسی به چینی