نام حاکم سیستان بوده است و او از جانب یزدجرد حکومت کرد و او را ماهویه هم می گفته اند، (برهان)، نام یکی از حکام سیستان بوده که از جانب یزدگرد شهریار، حکومت داشته پس از فرار یزدگرد از لشکر اسلام و رفتن به مرو، ماهویه با خاقان ترکستان سازش کرده جمعی را فرستاده یزدگرد را کشتند، آن را ماهویه نیز گویند، (انجمن آرا) (آنندراج)، و رجوع به ماهوی و ماهویه شود
نام حاکم سیستان بوده است و او از جانب یزدجرد حکومت کرد و او را ماهویه هم می گفته اند، (برهان)، نام یکی از حکام سیستان بوده که از جانب یزدگرد شهریار، حکومت داشته پس از فرار یزدگرد از لشکر اسلام و رفتن به مرو، ماهویه با خاقان ترکستان سازش کرده جمعی را فرستاده یزدگرد را کشتند، آن را ماهویه نیز گویند، (انجمن آرا) (آنندراج)، و رجوع به ماهوی و ماهویه شود
به معنی زیب و زینت باشد. (برهان) (آنندراج) (منتهی الارب). زیب و زینت و آرایش. (ناظم الاطباء) : ور ز چپ اندر آیدت آهو خوب رو را چه حاجت ماهو. آذری (از فرهنگ رشیدی). ، چوبدست شتربانان را نیز گویند که بدان شتر را برانند. (برهان). صاحب برهان نوشته که چوب دستی ساربانان را نیز گویند و سهوکرده آن باهو است نه ماهو و به معنی عصاست. (انجمن آرا) (آنندراج). بدین معنی مصحف باهو است
به معنی زیب و زینت باشد. (برهان) (آنندراج) (منتهی الارب). زیب و زینت و آرایش. (ناظم الاطباء) : ور ز چپ اندر آیدت آهو خوب رو را چه حاجت ماهو. آذری (از فرهنگ رشیدی). ، چوبدست شتربانان را نیز گویند که بدان شتر را برانند. (برهان). صاحب برهان نوشته که چوب دستی ساربانان را نیز گویند و سهوکرده آن باهو است نه ماهو و به معنی عصاست. (انجمن آرا) (آنندراج). بدین معنی مصحف باهو است
کلمه مرکب از ’ما’ و ’هو’ یعنی چه چیز است آن. (ناظم الاطباء). آن چیست. چیست آن. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). سؤال بواسطۀ ماهو از ذات و حقیقت و ماهیت شی ٔ می شود چنانکه گویند ’الانسان ماهو’ و یا ’الحیوان ماهو’ که پاسخ آن ذاتیات است و چنان که در پاسخ سؤال اول باید گفته شود انسان حیوانی است ناطق و در پاسخ سؤال دوم گفته شود حیوان جسمی است نامی، حساس، متحرک بالاراده. (فرهنگ علوم عقلی دکتر سجادی)
کلمه مرکب از ’ما’ و ’هُوَ’ یعنی چه چیز است آن. (ناظم الاطباء). آن چیست. چیست آن. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). سؤال بواسطۀ ماهو از ذات و حقیقت و ماهیت شی ٔ می شود چنانکه گویند ’الانسان ماهو’ و یا ’الحیوان ماهو’ که پاسخ آن ذاتیات است و چنان که در پاسخ سؤال اول باید گفته شود انسان حیوانی است ناطق و در پاسخ سؤال دوم گفته شود حیوان جسمی است نامی، حساس، متحرک بالاراده. (فرهنگ علوم عقلی دکتر سجادی)
هر یک از برآمدگی های تپه مانند دشت یا دامنۀ کوه در موسیقی از دستگاه های هفتگانۀ موسیقی ایرانی گلی با برگ های بزرگ و پهن شبیه گوش خرگوش و پرزهایی مانند پرز ماهوت و گل هایی زرد رنگ و گلبرگ هایی سست، گل ماهور، خرگوشک، گل ماهوتی در موسیقی از شعبه های بیست چهارگانۀ موسیقی ایرانی
هر یک از برآمدگی های تپه مانندِ دشت یا دامنۀ کوه در موسیقی از دستگاه های هفتگانۀ موسیقی ایرانی گُلی با برگ های بزرگ و پهن شبیه گوش خرگوش و پرزهایی مانند پرز ماهوت و گُل هایی زرد رنگ و گُلبرگ هایی سست، گُل ماهور، خَرگوشَک، گُل ماهوتی در موسیقی از شعبه های بیست چهارگانۀ موسیقی ایرانی
تپه های مسلسلی که در دامنۀکوه پدید باشد، (ناظم الاطباء)، هریک از تپه های پیوسته که در دامنۀ کوه پدید باشد، حصۀ پیش آمدۀ کوه، (فرهنگ فارسی معین)، گل ماهور، (فرهنگ فارسی معین)، خرگوشک، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، نام شعبه ای است از موسیقی، (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، نام یکی از دو شعبه ’نوا’ است و شعبه دیگر ’نوروز خارا’ است، (فرهنگ نظام)، شعبه نهم از 24 شعبه موسیقی قدیم، (فرهنگ فارسی معین)، در آن دو قول بوده است، بعضی آن را پنج نغمه دانسته اند و بعضی هشت، و گفته اند که مرکب است از گردانیا و عشاق که گردانیا مقدم باشد، آنان که ماهور را پنج نغمه دانسته اند گردانیا وعشاق را در یک بعد ذوالخمس مندرج داشته اند ... و آنان که ماهور را هشت نغمه دانسته اند گردانیا و عشاق رادر یک بعد ذوالکل مندرج گردانیده اند، ذوالاربع نغمات عشاق را با ذوالخمس گردانیا ترکیب کرده اند ... (مجمعالدوار، نوبت دوم ص 26 و 27)، و رجوع به تاریخ موسیقی روح اﷲ خالقی و مجمعالادوار نوبت سوم صص 83-88 شود، - ماهور صغیر، گوشه ای است از دستگاه ماهور، (فرهنگ فارسی معین)
تپه های مسلسلی که در دامنۀکوه پدید باشد، (ناظم الاطباء)، هریک از تپه های پیوسته که در دامنۀ کوه پدید باشد، حصۀ پیش آمدۀ کوه، (فرهنگ فارسی معین)، گل ماهور، (فرهنگ فارسی معین)، خرگوشک، (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)، نام شعبه ای است از موسیقی، (برهان) (آنندراج) (ناظم الاطباء)، نام یکی از دو شعبه ’نوا’ است و شعبه دیگر ’نوروز خارا’ است، (فرهنگ نظام)، شعبه نهم از 24 شعبه موسیقی قدیم، (فرهنگ فارسی معین)، در آن دو قول بوده است، بعضی آن را پنج نغمه دانسته اند و بعضی هشت، و گفته اند که مرکب است از گردانیا و عشاق که گردانیا مقدم باشد، آنان که ماهور را پنج نغمه دانسته اند گردانیا وعشاق را در یک بعد ذوالخمس مندرج داشته اند ... و آنان که ماهور را هشت نغمه دانسته اند گردانیا و عشاق رادر یک بعد ذوالکل مندرج گردانیده اند، ذوالاربع نغمات عشاق را با ذوالخمس گردانیا ترکیب کرده اند ... (مجمعالدوار، نوبت دوم ص 26 و 27)، و رجوع به تاریخ موسیقی روح اﷲ خالقی و مجمعالادوار نوبت سوم صص 83-88 شود، - ماهور صغیر، گوشه ای است از دستگاه ماهور، (فرهنگ فارسی معین)
مرزبان مرو معاصر یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی، هنگامی که یزدگرد از سپاه عرب شکست خورد به سوی او رفت و از وی یاری خواست ولی او نسبت به یزدگرد خیانت ورزید: پیاده شد از اسب ماهوی زود بدان کهتری بندگیها فزود، (شاهنامه چ بروخیم ج 9 ص 2990)، فرخزادچون روی ماهوی دید سراسر سپاهش رده برکشید، (شاهنامه ایضاً)، بدو گفت ماهوی کای پهلوان مرا شاه چشم است و روشن روان، (شاهنامه ایضاً ص 2991)، چو ماهوی بدبخت خود کامه شد ازو نزد بیژن یکی نامه شد، (شاهنامه ایضاً)، و رجوع به ماهو و ماهوی سوری و ماهویه و مجمل التواریخ و القصص ص 84 و 284 شود
مرزبان مرو معاصر یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی، هنگامی که یزدگرد از سپاه عرب شکست خورد به سوی او رفت و از وی یاری خواست ولی او نسبت به یزدگرد خیانت ورزید: پیاده شد از اسب ماهوی زود بدان کهتری بندگیها فزود، (شاهنامه چ بروخیم ج 9 ص 2990)، فرخزادچون روی ماهوی دید سراسر سپاهش رده برکشید، (شاهنامه ایضاً)، بدو گفت ماهوی کای پهلوان مرا شاه چشم است و روشن روان، (شاهنامه ایضاً ص 2991)، چو ماهوی بدبخت خود کامه شد ازو نزد بیژن یکی نامه شد، (شاهنامه ایضاً)، و رجوع به ماهو و ماهوی سوری و ماهویه و مجمل التواریخ و القصص ص 84 و 284 شود
در لغت به معنی امر مربوط به اساس و ریشه و ذات هرچیز و هرکار را گویند مثلاً بحث ماهوی یعنی بحث مربوط به اصل کار نه فروع آن. (ترمینولوژی حقوق تألیف جعفری لنگرودی). - دادگاه ماهوی، (اصطلاح حقوقی) در مقابل فرجام (دیوان کشور) به کار رفته است و شامل مرحلۀ نخستین و پژوهش می باشد. (ترمینولوژی حقوق، تألیف جعفری لنگرودی). و رجوع به ماهیت شود. - رسیدگی ماهوی، در مقابل رسیدگی فرجامی به کار رود و شامل رسیدگیهای دادگاه نخستین و پژوهش است. - ، قسمتی از رسیدگی دادگاههای ماهوی که موجب فصل خصومت بطور مستقیم (کلاً یا بعضاً) می باشد. (ترمینولوژی حقوق، تألیف جعفری لنگرودی)
در لغت به معنی امر مربوط به اساس و ریشه و ذات هرچیز و هرکار را گویند مثلاً بحث ماهوی یعنی بحث مربوط به اصل کار نه فروع آن. (ترمینولوژی حقوق تألیف جعفری لنگرودی). - دادگاه ماهوی، (اصطلاح حقوقی) در مقابل فرجام (دیوان کشور) به کار رفته است و شامل مرحلۀ نخستین و پژوهش می باشد. (ترمینولوژی حقوق، تألیف جعفری لنگرودی). و رجوع به ماهیت شود. - رسیدگی ماهوی، در مقابل رسیدگی فرجامی به کار رود و شامل رسیدگیهای دادگاه نخستین و پژوهش است. - ، قسمتی از رسیدگی دادگاههای ماهوی که موجب فصل خصومت بطور مستقیم (کلاً یا بعضاً) می باشد. (ترمینولوژی حقوق، تألیف جعفری لنگرودی)