- ماشیا
- مامیشای سرخ
معنی ماشیا - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خودرو
ورم و آماس دموی در پوست بدن
اتومبیل، هر دستگاه مکانیکی یا الکتریکی مثلاً ماشین ظرف شویی، ابزاری برای اصلاح مو
ماشین تحریر: ماشینی دارای دکمه هایی شامل حروف، اعداد و نشانه ها که به وسیلۀ آن مطالب را بر روی کاغذ می نویسند
ماشین تحریر: ماشینی دارای دکمه هایی شامل حروف، اعداد و نشانه ها که به وسیلۀ آن مطالب را بر روی کاغذ می نویسند
یونانی تازی گشته سیاه درختی است باریک و دراز که از چوب آن درخت نیزه و تیر سازند. توضیح در تحفه حکیم مومن مالیا مرادف بامران (بضم اول و تشدید ثانی) ذکر شده که با توجه به دزی ج 2 ص 585 همان زغال اخته میباشد. سیاه اسود (در طب قدیم مستعمل است)
نوعی از جنون است که صاحبش را خصلت درندگان باشد، اکثر غضبناک بودن و قصد ایذای مردم نمودن خاصیت او بود
ستور چهار پا، پر فرزند
مجموعه قطعات و ابزارهائی که برای ایجاد نیرو یا تولید چیزی تعبیه کنند
سریانی تازی گشته آماس خونی آماسی که ماده آن خون است گونه ای فلقمونیا که در صورت حاصل شود ورم دموی: از صداع و ماشرا و از خناق وز زکام و از جذام و از فواق. (مثنوی. چا. خاور. دفتر پنجم ص 307) توضیح این بیت در مثنوی چاپ نیکلسون نیامده
هر سازمان تروریستی مخفی
دستگاهی که به وسیله موتور یا دینام یا بدون آن حرکت می کند و کارهای مختلف انجام می دهد، وسیله نقلیه موتوری، اتومبیل
درختی با گل های سفید و برگ هایی شبیه برگ بادام که مصرف دارویی دارد
جمع شی، پرموته ها چیزها جمع شی چیزها
پیاده، آنکه با پای خود به راهی می رود و سوار بر مرکب نیست
شیء ها، چیزها، چیزهایی که موجود باشد، جسم ها، جمع واژۀ شیء
رونده، سخن چین