نوعی از جنون است که صاحبش را خصلت درندگان باشد، اکثر غضبناک بودن و قصد ایذای مردم نمودن خاصیت او بود. (کفایۀ منصوری، به نقل غیاث و آنندراج). قسمی از جنون و دیوانگی. (ناظم الاطباء). جنون در یک امر به خصوص. دیوانگی در امری خاص. وسواس. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مانیا کلمه یونانی است و آن نوعی دیوانگی باشد و خداوند آن دیوانه ای باشد که خوی ددان گیرد، هرچه یابد بشکند و بدرد و همیشه قصد آن می کند که در مردم افتد چنانکه خوی ددان باشد و نظر او به نظر مردمان نماند، به نظر ددگان ماند. (ذخیرۀ خوارزمشاهی، یادداشت ایضاً). چشم های خداوند مانیا خشک و فرو رفته باشد و پوست روی و پیشانی او خشک و درشت و تن او لاغر باشد و سخن بیهشانه بسیار گوید و نبض به سبب خشکی صلب و صغیر باشد و دلیل (یعنی قاروره) اندر بیشتر وقت ها زیتی تمام باشد و گاه باشد که به سرخی گراید و قوام اندر هر دو حال رقیق باشد... (ذخیرۀ خوارزمشاهی، یادداشت ایضاً). و این علت مقدمۀ سه علت صعب است: یکی صرع، دوم سکته و سیم دیوانگی که آن را مانیا گویند. (ذخیرۀ خوارزمشاهی، یادداشت ایضاً). و (نزله) اگر بسیار باشد و سوخته گشته مالنخولیا آرد و اگر به گوهر دماغ یا به غشاء دماغ اندر باشد... سبات و مانیا... آرد. (ذخیرۀ خوارزمشاهی)