جدول جو
جدول جو

معنی ماخوذه - جستجوی لغت در جدول جو

ماخوذه
برگرفته
تصویری از ماخوذه
تصویر ماخوذه
فرهنگ واژه فارسی سره
ماخوذه
ماخوذه در فارسی مونث ماخوذ برگرفته دریافت شده مونث ماخوذ: وجوه ماخوذه جمع ماخوذات
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ماخوذ
تصویر ماخوذ
برگرفته، گرفته شده، مورد مؤاخذه و بازخواست، مبتلا
فرهنگ فارسی عمید
اخذ شده، گرفته شده بر گرفته، گرفتار گرفتار شده گرفته شده گرفتار جمع ماخوذین: زان کس که نوک تیغ جلاد ماخوذ بجرم حق ستایی. . (دهخدا. مجموعه اشعار. 4)، مسئول: روز قیامت ماخوذ باشیم. یا ماخوذ بحیا. به رودربایستی افتاده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماهویه
تصویر ماهویه
(دخترانه)
ماهوی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از پاخوشه
تصویر پاخوشه
آنچه از دم خوشه انگور بر درخت مانده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مواخذه
تصویر مواخذه
بازخواست
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از واخواه
تصویر واخواه
کسی که واخواست می کند، معترض
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماسوره
تصویر ماسوره
نی باریک، لولۀ باریک و کوتاه
آلتی در چرخ خیاطی که نخ به آن پیچیده می شود
در امور نظامی آلتی در توپ و تفنگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مانویه
تصویر مانویه
پیروان مانی، مانویان، آیین مانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مواخذه
تصویر مواخذه
بازخواست کردن، خرده گیری، بازخواست
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از موخوره
تصویر موخوره
عارضۀ دوشاخه شدن انتهای مو بر اثر خشکی، عوامل طبیعی یا کمبود مواد سازندۀ مو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماسوچه
تصویر ماسوچه
موسیجه، پرنده ای شبیه فاخته، قمری، موسیچه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماشوره
تصویر ماشوره
ماسوره، ساقۀ گیاه که میان آن خالی باشد مانند نی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ناخواه
تصویر ناخواه
نامطلوب، ناخواسته، نخواسته، بی اراده، بی اختیار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پاخوره
تصویر پاخوره
نشستنگاهی که در کنار در خانه درست کنند، سکوی در خانه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ماچوچه
تصویر ماچوچه
ظرف کوچک لوله دار که با آن دارو به دهان کودک می ریزند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از فاخوره
تصویر فاخوره
سفال سازی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مالوفه
تصویر مالوفه
مالوفه در فارسی مونث مالوف بنگرید به مالوف مونث مالوف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مانویه
تصویر مانویه
مانویت در فارسی مانویه در فارسی زندیکی زندیکی گری مانی گروی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مانوسه
تصویر مانوسه
مانوسه در فارسی مونث مانوس: خو گر مونث مانوس جمع مانوسات
فرهنگ لغت هوشیار
ماکوله در فارسی مونث ماکول: خوردنی خوراک خوار تار مونث ماکول جمع ماکولات
فرهنگ لغت هوشیار
جمع ماخوذ، بر گرفته ها گرفته شده ها جمع ماخوذ درحالت نصبی و جری (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماخوذات
تصویر ماخوذات
جمع ماخوذه، بر گرفته ها دریافت شده ها جمز ماخوذه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماچوچه
تصویر ماچوچه
ظرفی که بدان دوا در گلوی اطفال ریزند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماثوره
تصویر ماثوره
مونث ماثور جمع ماثورات
فرهنگ لغت هوشیار
نی باریک که یک سر آن رادردهان و سر دیگرش را در آب یا شربت گذارند و بمکند، آلتی است در چرخ خیاطی که قرقره کوچک فلزی چرخ خیاطی را در جوف آن و در قسمت زیر سوزن چرخ خیاطی جای دهند و نخ را بوسیله سوزن بیرون آورند، خیاطی، ماکو
فرهنگ لغت هوشیار
پرنده ایست مانند فاخته و قمری و آن بیشتر در کناره های طاقچه ها و میان کاسه ها و طبق تخم نهدو بچه برآرد
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه در زیر است در زیر جمله اسمی) آنچه زیر اوست آنچه بعد از اوست: بمحشر آدم و مادونه با هم همه زیر لوایت دست برهم. (اسرارنامه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مایوسه
تصویر مایوسه
مایوسه در فارسی مونث مایوس نومید مونث مایوس
فرهنگ لغت هوشیار
مدخوله در فارسی مونث مدخول: مرد دیده شوی دیده، درونیده، زن لاغر، زن تبه مغز، مخ میان پوسیده خرما بن میان پوسیده مونث مدخول. داخل شده، زنی که در عقل وی فساد بود، زن لاغر، خرمابن میان پوسیده، زن شوهر دیده غیر باکره جمع مدخولات
فرهنگ لغت هوشیار
مواخذت در فارسی: سرزنش کوبش باز خواست باز خواست کردن، سیاست کردن تنبیه کردن، باز خواست: اکثر اوقات در اثنای عزت و اعتبار بمواخذه و مصادره گرفتار بود، سیاست تنبیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ناخواه
تصویر ناخواه
بی اختیار، بدون میل و اراده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از واخواه
تصویر واخواه
معترض
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ماسوره
تصویر ماسوره
((رِ))
لوله باریک، نی باریک، آلتی است در چرخ خیاطی که نخ به آن پیچیده می شود، آلتی است در توپ و تفنگ. ماشوره هم گفته می شود
فرهنگ فارسی معین