- ماجر
- جمع ماجر، سلاکی ها سلاکی آن چه به سلاک گرفته شود جمع ماجر مکانهای اجاره یی: همچنانست که مارا مباح کرده اند از منا کح و ماجر در حال غیبت امام. آنچه که اجاره شود مکان اجاره یی جمع ماجر
معنی ماجر - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آنچه واقع شده، آنچه جاری شده، آنچه رخ داده، شرح حال، حادثه، پیشامد
ماجرا در فارسی سر گذشت هنگامه پیشامد آنچه رفت آنچه گذشت، گفت وگو
اتفاق، حادثه، عارضه، کیفیت
Escapades
peripécias
przygody
приключения
пригоди
avonturen
Abenteuer
peripecias
aventures
avventure
साहसिकता
অভিযান
petualangan
mashujaa
הרפתקאות
การผจญภัย
مغامرةٌ
مہمات
بازرگان، سوداگر
کار آزموده، چیره دست
والده
کوچنده
کشیده
منع کننده، باز دارنده از کاری