- لیل
- شب، نود و دومین سورۀ قرآن کریم، مکی، دارای ۲۱ آیه
معنی لیل - جستجوی لغت در جدول جو
- لیل ((لَ))
- شب، جمع لیالی
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
باد سردی که با باران توام باشد
راهنما، رهبر، رهنمون
زبون، حقیر، خوار، پست
انگیزه، رهنمون، سبب، فرنود، آوند، نخشه
آب صاف و گوارا
بزرگوار، بزرگ قدر، نامی از نامهای خدایتعالی
تیره شب شب دراز و تاریک
شوی، زوج، شوهر
صادق در دوستی، رفیق و لقب حضرت ابراهیم پیغمبر (ع) است
گردن
تیغ آخته، خوار گشته، می ناب، کوهان اشتر، نو زاده
زیر زره پیراهنچه، زیر پالانی، مغز تیره (نخاع)، آبرو، ابر بی باران (شلیل شلیر از میوه ها پارسی است
فرزند ذکور، پسر، بچۀ شتر
بزرگوار، کلان سال و محترم
باد سرد توام با باران، اندک
آنچه سایۀ دائم داشته باشد، سایه دار
آنکه تشنگی شدید دارد، تشنه، کنایه از سوزش عشق یا اندوه، برای مثال غیر فصل و وصل پی بر از دلیل / لیک پی بردن بننشاند غلیل (مولوی۱ - ۷۰۹)
لقب ابراهیم پیامبر، دوست مهربان و یکدل، دوست صادق
درختی از تیرۀ گل سرخیان با میوه ای لطیف و شیرین و شبیه زردآلو به رنگ سرخ و زرد، تالانک، رنگینان، شفترنگ، شکیر، شلیر، مالانک، رنگینا، تالانه، شفرنگ
آنچه برای ثابت کردن امری بیاورند، حجت و برهان، رهبر، راهنما، مرشد
دلیل عقلی: دلیلی که مبتنی بر حکم عقل باشد
دلیل نقلی: دلیلی که مبتنی بر احکام شرع باشد
دلیل عقلی: دلیلی که مبتنی بر حکم عقل باشد
دلیل نقلی: دلیلی که مبتنی بر احکام شرع باشد
بانگ کردن، برآمدن صدا بر اثر کوبیدن یا بر هم زدن دو شیء فلزی، صدای به هم خوردن سلاح و اشیای آهنی، صدای بر هم خوردن شمشیرها
مرد بی دین، گمراه، بیراه
آواز آهن، آواز شمشیر
شگفت انگیز و نیکو: مرد، شگفت آور هر چیز، خونرایگانی، شبنم زده
سایه دار، سایه افکن، آنچه سایه اندازد
انگشتال بیمار مریض بیمار رنجور، کسی که بر اثر بیماری و اختلال مزاج بنیه خود را از دست داده
تشنگی، سختی تشنگی سوزتشنگی، سوزش شکم، تشنه سوز، کینه دشمنی، سوز اندوه، سوز شیفتگی تشنگی عطش، سوزش درون، سوزش دوستی، گرمی اندوه. گلوله کمان گروهه
شمشیر رخنه دار شمشیر لب شکسته، موی انبوه روغن خوشبویی که از گل موتیا و چنبیلی در هند سازند: کف مطرب از چربی و نرمی چوتیل تن هندوی عود را شد فلیل
کم و اندک