جدول جو
جدول جو

معنی لیست - جستجوی لغت در جدول جو

لیست
صورت اسامی اشخاص یا اشیا، فهرست
تصویری از لیست
تصویر لیست
فرهنگ فارسی عمید
لیست
فردریک، عالم اقتصادی آلمانی (1789-1846 میلادی)
لغت نامه دهخدا
لیست
جریده، سیاهه، دفتر، قائمه،
- لیست حقوق، صورتی متضمن نام گیرندگان حقوق
لغت نامه دهخدا
لیست
صورتحساب، سیاهه، فهرست
تصویری از لیست
تصویر لیست
فرهنگ لغت هوشیار
لیست
فهرست، صورت اسامی افراد یا اشیا یا هر چیز دیگر، سیاهه، صورت، (واژه فرهنگستان)
لیست سیاه: نام مخالفان و متهمان
تصویری از لیست
تصویر لیست
فرهنگ فارسی معین
لیست
فهرست، سیاهه
تصویری از لیست
تصویر لیست
فرهنگ واژه فارسی سره
لیست
سیاهه، صورت، صورت اسامی، فهرست
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لیسا
تصویر لیسا
(دخترانه)
نام روستایی در نزدیکی قزوین
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از شیست
تصویر شیست
نوعی سنگ سیاه رنگ که ورقه ورقه می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زیست
تصویر زیست
زیستن، زندگانی، زندگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پیست
تصویر پیست
پیس، کسی که به بیماری برص مبتلا شده و پوست بدنش دارای لکه های سفید باشد
میدان یا محلی که برای ورزش یا رقص آماده کرده باشند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ایست
تصویر ایست
ایستادن، فرمانی که برای دستور توقف به کار می رود، بایست، بر جای خود بمان، در امور نظامی فرمانی که برای توقف از طرف فرمانده به سربازان داده می شود، فرمانی که مامور راهنمایی و رانندگی برای توقف به وسایل نقلیه می دهد، در پزشکی توقف عمل یکی از دستگاه های حیاتی بدن مثلاً ایست قلبی، ایست مغزی، توقف
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نیست
تصویر نیست
سوم شخص مضارع منفی از مصدر بودن، عدم، نیستی، نابود، ناپدید، معدوم
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بیست
تصویر بیست
عدد اصلی بعد از نوزده، «۲۰»
فرهنگ فارسی عمید
(تِ)
ژزف. جراح انگلیسی، مولد اوپتون (1872-1912 میلادی)
لغت نامه دهخدا
(پُ)
جنسی از حشرات هی منو پتر نیش دار از خانوادۀ وسپیده و آن زنبوری است طویل با شکم بیضی برنگ سیاه یا اسمر
لغت نامه دهخدا
حلزون: لیسک ر بین زبر لاله برگ یازان هر سو کشف آسا سرا. (دهخدا. مجموعه اشعار 113)، نرم تنی از رده شکمپاییان و از دسته پولمونه ها که خاک زی است و دارای گونه های مختلف میباشد و در سراسر کره زمین میزید. شکل خارجی حیوان شبیه حلزون صدفش پهن و نازک است و دنباله ای از مانتو روی صدف را میپوشاند بطوریکه بدن حیوان ظاهرا برهنه بنظر میرسد (صدف حلزون مارپیچی است و حیوان در موقع استراحت و یا احساس خطر بدنش راداخل صدف مخفی میکند و در موقعی که حیوان حرکت مینماید صدف مارپیچی حیوان بر پشتش قرار دارد)، این حیوان بمزارع صیفی و بقولات حمله میکند ویکی از آفات این گیاهان است ازاین جهت باید با آن مبارزه کرد. در پزشکی از اجساد این جانوران شربتی تهیه میکنند که بنام شربت لیماس موسوم است و ضد بیماریهای ریوی تجویز میشود لیسه لیشک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لیسه
تصویر لیسه
دبیرستان، مدرسه متوسطه (دبیرستان) دولتی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لینت
تصویر لینت
نرم شدن
فرهنگ لغت هوشیار
کلمه استفهام است مرکب از که و است که از حروف روابط است، کلمه فعل یعنی کی هست و چه کس است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لیرت
تصویر لیرت
خود آهنی که بهنگام جنگ بر سر گذارند مغفر، نوعی از سلاح غراره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نیست
تصویر نیست
نه هست، فعل منفی مفرد غایب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ایست
تصویر ایست
توقف، سکون، وقفه، مکث
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پیست
تصویر پیست
زمین مسابقه
فرهنگ لغت هوشیار
جمله استفهامی چه است چه هست، (خلاف است میان علما که ذره چیست ک) (کشف الاسرار)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زیست
تصویر زیست
حیات، زندگانی، عمر
فرهنگ لغت هوشیار
عددی برابر با دو ده نوزده بعلاوه یک بایست (دوم شخص مفرد امر حاضر از ایستادن)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ویست
تصویر ویست
قسمی بازی باورق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیست
تصویر بیست
برابر با دو ده، نوزده به اضافه یک، کنایه از بسیار عالی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پیست
تصویر پیست
میدانی برای ورزش، رقص و غیره
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پیست
تصویر پیست
پیس، شخص مبتلا به برص، ابرص، پیس
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زیست
تصویر زیست
زندگی، حیات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کیست
تصویر کیست
کیسه ای با جدار غشایی در بافت ها، دارای ماده مایع یا نیمه جامد که ممکن است طبیعی یا مرضی باشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ایست
تصویر ایست
ایستادن، توقف، نقطه توقف (موسیقی)، فرمان توقف
ایست بازرسی: محل ایستادن مأموران که وظیفه بررسی و تفتیش را بر عهده دارند، توقف ناگهانی قلب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ایست
تصویر ایست
توقف
فرهنگ واژه فارسی سره