جدول جو
جدول جو

معنی لکلکانه - جستجوی لغت در جدول جو

لکلکانه
(لُ لُ نَ / نِ)
برسری. زاید. پرداختی پس از پرداختی گزاف. اخذی دیگر پس از اخذی نامشروع. زیانی بر سر زیانی. خرجی زاید پس از خرجهای غیرضروری دیگری. مالی قلیل به ستم گرفته پس از مالی کثیر به ستم گرفته. زیانی خرد پس از زیانی بزرگ. مطالبت مالی دیگر پس از اخذ مالی به ستم. کمی پس از بسیاری که به ستم گرفته اند. رنجی کم که به دنبال رنجی بسیار دهند: اینهم لکلکانه اش بود یا است، یعنی اصل مالی که پرداخته شد بر غیرحق بود، حالا این زیادتی که بر آن گرفته میشود دیگر ناحق تر است
لغت نامه دهخدا
لکلکانه
پرداختی پس از پرداختی گزاف، اخذی پس از اخذی نامشروع، زیانی بر سر زیانی
فرهنگ لغت هوشیار
لکلکانه
((لُ لُ نَ یا نِ))
پرداختی پس از پرداختی گزاف، اخذی پس از اخذی نامشروع، زیانی بر سر زیانی
تصویری از لکلکانه
تصویر لکلکانه
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پالکانه
تصویر پالکانه
بالکانه، پنجره، دریچه، پنجره ای که از میله های فلزی ساخته شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بالکانه
تصویر بالکانه
پنجره، دریچه، پنجره ای که از میله های فلزی ساخته شده
فرهنگ فارسی عمید
(نَ / نِ)
دریچه مشبکی را گویند از طلا و نقره و امثال آن که از درون خانه بیرون را توان دید و از بیرون درون را نتوان دید. (برهان قاطع) (آنندراج). دری کوچک در دیوار که از او بیرون نگرند و بود نیز که مشبک کنند. (نسخه ای از لغت نامه اسدی). در مشبک بود، اگر آهنین بود و اگر چوبین و پنجره نیز گویند. (نسخه ای از لغت نامۀ اسدی). در کوچک در دیوار خانه که ازپنهانی بیرون نگرند و شاید که مشبک نیز باشد. (صحاح الفرس). دریچۀ مشبکی که از درون آن بیرون را توان دید و از بیرون درون را نتوان دید. (ناظم الاطباء) :
بهشت آیین سرائی را بپرداخت
ز هر گونه درو تمثالها ساخت
ز عود و چندن او را آستانه
درش سیمین و زرین بالکانه.
رودکی.
و آنگه ز بالکانۀ روحانیان چو دل
جای روان بدیده و با دل روان شده.
سنائی.
از برون تاب خانه طبع یابی نزهتم
وز ورای بالکانۀ چرخ بینی منظرم.
خاقانی.
قصر بلقیس دهر بین که پری
حارس بام و بالکانۀ اوست.
خاقانی.
دلم از این ظلمات حواس بگرفته ست
ره گریز از این بالکانه می جویم.
کمال اسماعیل.
و رجوع به پالکانه شود.
لغت نامه دهخدا
تصویری از بالکانه
تصویر بالکانه
پنجره ای که از میله های فلزی سازند
فرهنگ لغت هوشیار
دریچه ای که از آن پنهان ببیرون نگرند دریچه پنجره، غرفه ستاوند، بام بلند، پاسنگ ترازو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لک لکونه
تصویر لک لکونه
حق و حساب: مامور اجرا آمد اینجا پنج تومان هم از مالک لکونه گرفت
فرهنگ لغت هوشیار
حلوایی است خشک و آنرا از هفت مغز (مغز بادام گردو زردالو شفتالو پسته فندق و چلغوزه) تهیه کنند: کارمن خوب کرد بی صلتی هرکه او طمع مالکانه کند. (ابوالعباس لفا اق. 497)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بالکانه
تصویر بالکانه
((نِ))
پنجره فلزی، بام بلند، پالکانه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پالکانه
تصویر پالکانه
((نِ))
پنجره فلزی، بام بلند، بالکانه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لک لکونه
تصویر لک لکونه
((لُ لُ نَ یا نِ))
حق و حساب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
الملكيّة
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
Possessive
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
possessif
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
posiadłościowy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
소유의
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
مالکانہ
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
ครอบครอง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
שליט
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
所有の
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
占有的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
mwenyewe
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
posesif
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
sahiplenici
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
собственнический
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
অধিকারী
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
स्वामित्व
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
possessivo
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
posesivo
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
besitzergreifend
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
possessivo
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
володіючий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از مالکانه
تصویر مالکانه
bezittelijk
دیکشنری فارسی به هلندی