جدول جو
جدول جو

معنی لکلکانه

لکلکانه((لُ لُ نَ یا نِ))
پرداختی پس از پرداختی گزاف، اخذی پس از اخذی نامشروع، زیانی بر سر زیانی
تصویری از لکلکانه
تصویر لکلکانه
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با لکلکانه

لکلکانه

لکلکانه
پرداختی پس از پرداختی گزاف، اخذی پس از اخذی نامشروع، زیانی بر سر زیانی
فرهنگ لغت هوشیار

لکلکانه

لکلکانه
برسری. زاید. پرداختی پس از پرداختی گزاف. اخذی دیگر پس از اخذی نامشروع. زیانی بر سر زیانی. خرجی زاید پس از خرجهای غیرضروری دیگری. مالی قلیل به ستم گرفته پس از مالی کثیر به ستم گرفته. زیانی خرد پس از زیانی بزرگ. مطالبت مالی دیگر پس از اخذ مالی به ستم. کمی پس از بسیاری که به ستم گرفته اند. رنجی کم که به دنبال رنجی بسیار دهند: اینهم لکلکانه اش بود یا است، یعنی اصل مالی که پرداخته شد بر غیرحق بود، حالا این زیادتی که بر آن گرفته میشود دیگر ناحق تر است
لغت نامه دهخدا

پالکانه

پالکانه
دریچه ای که از آن پنهان ببیرون نگرند دریچه پنجره، غرفه ستاوند، بام بلند، پاسنگ ترازو
فرهنگ لغت هوشیار

بالکانه

بالکانه
پنجره، دریچه، پنجره ای که از میله های فلزی ساخته شده
بالکانه
فرهنگ فارسی عمید

پالکانه

پالکانه
بالکانه، پنجره، دریچه، پنجره ای که از میله های فلزی ساخته شده
پالکانه
فرهنگ فارسی عمید

لک لکونه

لک لکونه
حق و حساب: مامور اجرا آمد اینجا پنج تومان هم از مالک لکونه گرفت
لک لکونه
فرهنگ لغت هوشیار

مالکانه

مالکانه
حلوایی است خشک و آنرا از هفت مغز (مغز بادام گردو زردالو شفتالو پسته فندق و چلغوزه) تهیه کنند: کارمن خوب کرد بی صلتی هرکه او طمع مالکانه کند. (ابوالعباس لفا اق. 497)
فرهنگ لغت هوشیار