جدول جو
جدول جو

معنی لومیری - جستجوی لغت در جدول جو

لومیری
به هندی ثعلب است. (تحفۀ حکیم مؤمن)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از کشمیری
تصویر کشمیری
از مردم کشمیر، برای مثال به شعر حافظ شیراز می رقصند و می نازند / سیه چشمان کشمیری و ترکان سمرقندی (حافظ - ۸۷۸)، تهیه شده در کشمیر مثلاً شال کشمیری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از جلوگیری
تصویر جلوگیری
مانع وقوع امری شدن
فرهنگ فارسی عمید
(کِ)
منسوب به کشمیر. (ناظم الاطباء). هرچیز مربوط و منسوب یا ساخت کشمیر، از مردم کشمیر. ج، کشامره. (ناظم الاطباء) ، قسمی گیلاس که درایران به غلط گیلاس فرنگی گویند. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(تُ)
منسوبست به تدمیر که از بلاد اندلس می باشد. (انساب سمعانی)
لغت نامه دهخدا
(تُ)
ابوالقاسم طیب بن هارون بن عبدالرحمن التدمیری الکتانی. بسال 328 هجری قمری در اندلس درگذشت. (از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
از منجمان ختائی است که در تدوین تاریخ اقوام مغول (تاریخ غازانی) خواجه نصیر را یاری کرد، رجوع به سبک شناسی بهار ج 3 ص 172 و جامعالتواریخ رشیدی شود
لغت نامه دهخدا
منسوب به طومار، خط و قلم جلی، مقابل غباری
لغت نامه دهخدا
عیسی بن محمد بن احمد بن عمر بن عبدالملک بن عبدالعزیربن جریج، مکنی به ابوعلی (262 - 360 هجری قمری)، اهل بغداد است و چون صحبت ابوالفضل بن طومار هاشمی دریافت به طوماری مشهور گشت، وی از ثعلب و مبرد روایت کند، (المعرب جوالیقی حاشیۀ ص 36)
لغت نامه دهخدا
نگهبانی و حمایت، یاری، اعانت، (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
شرف الدین ابوعبداﷲ محمد بن سعید بن حماد (608- 691 هجری قمری)، معروف به بوصیری، نسبت وی به بوصیر یکی از قراء مصر میباشد، او در شعر و کتابت یگانه زمانۀ خود بود، اوراست قصایدی مشهور من جمله: قصیدۀ مشهور به البرده، قصیدۀ لامیه، قصیده المضریه، و قصیده الهمزه فی مدائح النبویه، و چند قصیدۀ دیگر، (از معجم المطبوعات)، رجوع به اعلام زرکلی شود
لغت نامه دهخدا
یکی از ایالات سابق مملکت عثمانی واقع در اروپا که اکنون جزو بلغارستان است و دارای 975000 تن جمعیت و شهر حاکم نشین آن فیلیپوپولی که فلبه نیز گویند، (ناظم الاطباء)، روم ایلی، و رجوع به روم ایلی و تاریخ ادبی ایران تألیف ادوارد براون ج 3 ص 454 شود،
- رومیلی شرقی، روم ایلی شرقی، (فرهنگ فارسی معین)، رجوع به روم ایلی شرقی شود
لغت نامه دهخدا
منسوب به ’روی میز’: چراغ رومیزی، (فرهنگ فارسی معین)، جامه که میز را بدان پوشند، پارچه یا مشمع یا نایلون که بروی میز گسترند، (یادداشت مؤلف)،
- ساعت رومیزی، ساعت که در روی میز جا دهند، (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
شرم، احتجاب زنان، حجاب زنان، حجاب کردن زن، روگرفتن، رو گرفتن زنان مسلمه، روبند، نقاب، یا چادر بر روی داشتن زن تا غیر شوی و پدر و برادران او را نبیند، (یادداشت بخط مؤلف)، و رجوع به روگرفتن شود
لغت نامه دهخدا
(مِ رِ)
شارل دوک دو. مارشال فرانسه. مولد پاریس. (1664-1602)
لغت نامه دهخدا
(مِ)
ژولین دو لامتری، فیلسوف ماتریالیست فرانسوی، دوست فردریک دوم پادشاه پروس. مولد سن مالو. (1709-1751 میلادی)
لغت نامه دهخدا
(گُ / گَ)
عمل گلوگیر. رجوع به گلوگیر شود
لغت نامه دهخدا
(اِ)
منسوب به ازمیر
لغت نامه دهخدا
(بُ)
مرگامرگی بز. (یادداشت بخط دهخدا)
لغت نامه دهخدا
منسوب است به بوصیر، و رجوع به بوصیر و مادۀ بعد شود
لغت نامه دهخدا
(پْلُ / پِ لُ)
مرکز بخش از ایالت فی نیستر در شهرستان برست دارای 1186 تن سکنه
لغت نامه دهخدا
(نَ وَ)
دهی است از دهستان مرکزی بخش سرولایت شهرستان نیشابور، در 12 هزارگزی جنوب غربی چکنه بالا در منطقۀ کوهستانی معتدل هوایی واقع است و 359 تن سکنه دارد. آبش از قنات، محصولش غلات، شغل مردمش زراعت و کرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا
مرض عام وبایی گاو هرچه باشد، وباء گاوان، گاومرگی، وبای گاوی، مرگامرگی گاو، یوت گاو، رجوع به گاومرگی شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از لومینری
تصویر لومینری
روشنایی (جسم روشن نورافشان) شید افشان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نومیدی
تصویر نومیدی
یاس، درماندگی بیچارگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لوهوری
تصویر لوهوری
منسوب به لوهور از مردم لاهور لاهوری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کشمیری
تصویر کشمیری
منسوب به کشمیر. از مردم کشمیر اهل کشمیر: (بشعر حافظ شیراز میرقصند و مینازند سیه چشمان کشمیری و ترکان سمرقندی)، (حافظ)، ساخته کشمیر: شال کشمیری
فرهنگ لغت هوشیار
فرورتکیک آنچه وابسته به فرورتک است، روشن آشکار دبیره خوانا منسوب به طومار، خط و قلم جلی مقابل غباری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوگیری
تصویر سوگیری
نگهبانی و حمایت و یاری و اعانت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جلوگیری
تصویر جلوگیری
پیشگیری پهرج منع ممانعت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از روگیری
تصویر روگیری
احتجاب زنان، حجاب زنان، رو گرفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از جلوگیری
تصویر جلوگیری
ممانعت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از جلوگیری
تصویر جلوگیری
تحریم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از جلوگیری
تصویر جلوگیری
پیشگیری
فرهنگ واژه فارسی سره
سازنده
دیکشنری اردو به فارسی