جدول جو
جدول جو

معنی لوتکا - جستجوی لغت در جدول جو

لوتکا
ظرفی چوبی شبیه ناودان که غذای سگ را در آن ریزند، قایق
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لتکا
تصویر لتکا
(دخترانه)
باغ، باغچه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از خوتکا
تصویر خوتکا
(دخترانه)
پرنده ای از نوع مرغابی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از لوترا
تصویر لوترا
زبانی که چند نفر برای خود ترتیب بدهند و با آن صحبت کنند که دیگران نفهمند مانند زبان زرگری، لتره
فرهنگ فارسی عمید
(وُ)
عرق روسی. (یادداشت مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(لَ جَ)
نام محلی کنار راه دوراهی حرمک به زابل میان شهر سوخته و پل اسبی در 95500گزی دوراهی حرمک
لغت نامه دهخدا
پل، سیاح و باستان شناس فرانسوی، مولد روئن (1664-1737 میلادی)، عتیقه شناس دربار لوئی چهاردهم
لغت نامه دهخدا
به لهجۀ طبری، باغچه
لغت نامه دهخدا
(لُ)
در پهلوی: اسوار، اوستایی: اسبارای، بمعنی برندۀ اسب، سوار. فارس. مقابل پیاده. (انجمن آرا).
لغت نامه دهخدا
(تَ)
لوتر. (برهان). لوتره. لهجه. شکستۀ زبانی. رطینی. زبانی بود که دو کس با هم قرار داده باشند که چون با هم سخن کنند دیگری نفهمد و آن را زبان زرگری نیز گویند. (جهانگیری) : مردم استرآباد به دو زبان سخن گویند: یکی به لوترا (ی) استرآبادی و دیگری به پارسی کردانی. (حدود العالم). لیف گیاهی است و در لوترا ریش را لیف گویند. (نسخه ای از لغت نامۀ اسدی).
دانی چه نام دارد کلکت به لوترا
اندر زبان اهل سخن ناودان شکر.
کمال اسماعیل.
خرد سرّ غیبی کند فهم از او
چو گوید سر کلک تو لوترا.
کمال اسماعیل.
هرچه با خویش و آشنا گوئی
همه مرموز و لوترا گوئی.
کمال اسماعیل.
التراطن، لوترا گفتن نه به لغت عرب. (زوزنی). و رجوع به مجموعۀ مترادفات ص 192 شود
لغت نامه دهخدا
نام موضعی به استرآبادرستاق، (سفرنامۀ رابینو بخش انگلیسی ص 128)
لغت نامه دهخدا
تصویری از لتکا
تصویر لتکا
کرجی قایق بلم
فرهنگ لغت هوشیار
زبانی غیر معمول که دو کس با هم قرار داده باشند تا چون با هم سخن کنند که دیگران نفهمند و آنرا زبان زرگری هم گویند، چیستان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لوتکه
تصویر لوتکه
قایق کرجی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوتکا
تصویر خوتکا
پارسی ک مرغابی جره (گویش گیلکی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لوترا
تصویر لوترا
((تَ))
لوتره، زبان قراردادی میان دو یا چندتن برای آن که دیگران حرف هایشان را نفهمند، دهن لق، کسی که هر چه بشنود همه جا بگوید
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لتکا
تصویر لتکا
((لُ))
کرجی، قایق، بلم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خوتکا
تصویر خوتکا
آناس کرسا
فرهنگ واژه فارسی سره
حفره
فرهنگ گویش مازندرانی
پایه های اطراف آغل گوسفندان
فرهنگ گویش مازندرانی
قایق
فرهنگ گویش مازندرانی
دیگچه
فرهنگ گویش مازندرانی
نمد کوچک که معمولا مدور تزیین شده استلمتکا
فرهنگ گویش مازندرانی
لوترا زبان دوم منطقه ی استراباد یا گرگان امروزی بوده استدر
فرهنگ گویش مازندرانی
از مکان های واقع در روستای زیارت گرگان
فرهنگ گویش مازندرانی
چهارتایی، نوعی پرنده آبی
فرهنگ گویش مازندرانی
نوعی بازی که با سنگ ریزه انجام گیردپوتکا به دو روش بازی می
فرهنگ گویش مازندرانی
قایق پارویی، قایق چوبی کوچک، باغچه پیرامون خانه
فرهنگ گویش مازندرانی