میخانه و شراب خانه را گویند. (برهان). شرابخانه باشد، زیرا له شراب باشد. میکده، قحبه خانه. (جهانگیری) (برهان). صاحب انجمن آرا گوید:... و به معنی قحبه خانه گفته اند و معنی اول (شرابخانه) اصحست. (انجمن آرا) ، به زبان هندی موج آب باشد. (برهان) ، چاقی بی اندازه و گوشت پوک و خالی و پر از باد را گویند (در تداول عامۀ خراسان). کف (در تداول مردم قزوین)
میخانه و شراب خانه را گویند. (برهان). شرابخانه باشد، زیرا له شراب باشد. میکده، قحبه خانه. (جهانگیری) (برهان). صاحب انجمن آرا گوید:... و به معنی قحبه خانه گفته اند و معنی اول (شرابخانه) اصحست. (انجمن آرا) ، به زبان هندی موج آب باشد. (برهان) ، چاقی بی اندازه و گوشت پوک و خالی و پر از باد را گویند (در تداول عامۀ خراسان). کف (در تداول مردم قزوین)
مقابل آشتی، خدشه دار شدن پیوند دوستی دو نفر که موجب ترک گفتگو می شود، دارای رابطۀ خدشه دار شده غضب، خشم، کین مثلاً قهر و غضب ظلم، ستم، جور چیرگی عقوبت، آزار، تنبیه در تصوف تسلط خداوند بر بنده قهر کردن: با کسی ترک معاشرت کردن و سخن نگفتن با او، خشمگین شدن، مقهور کردن
مقابلِ آشتی، خدشه دار شدن پیوند دوستی دو نفر که موجب ترک گفتگو می شود، دارای رابطۀ خدشه دار شده غضب، خشم، کین مثلاً قهر و غضب ظلم، ستم، جور چیرگی عقوبت، آزار، تنبیه در تصوف تسلط خداوند بر بنده قهر کردن: با کسی ترک معاشرت کردن و سخن نگفتن با او، خشمگین شدن، مقهور کردن
آبادی بزرگ که دارای بلدها، اجتماع خانه های بسیار و عمارات بیشمار که مردمان در آنها سکنی میکنند، در صورتی که بزرگتر از قصبه و قریه و ده باشد، آبادی برگ که دارای خیابانها و کوچه ها و خانه ها و دکانها و نفوس بسیار باشد
آبادی بزرگ که دارای بلدها، اجتماع خانه های بسیار و عمارات بیشمار که مردمان در آنها سکنی میکنند، در صورتی که بزرگتر از قصبه و قریه و ده باشد، آبادی برگ که دارای خیابانها و کوچه ها و خانه ها و دکانها و نفوس بسیار باشد