دهی از دهستان شهریاری بخش چهاردانگۀ شهرستان ساری، واقع در 48هزارگزی شمال خاوری کیاسر. کوهستانی، معتدل، مرطوب و مالاریائی و دارای 200 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات و ارزن. شغل اهالی زراعت و مختصرگله داری و صنایع دستی زنان شال و کرباس بافی و راه آن مالرو است. گله داران زمستان به قشلاق قره طقان میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3). رجوع به لندر و مازندران و استرآباد رابینو بخش انگلیسی ص 130 شود
دهی از دهستان شهریاری بخش چهاردانگۀ شهرستان ساری، واقع در 48هزارگزی شمال خاوری کیاسر. کوهستانی، معتدل، مرطوب و مالاریائی و دارای 200 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات و ارزن. شغل اهالی زراعت و مختصرگله داری و صنایع دستی زنان شال و کرباس بافی و راه آن مالرو است. گله داران زمستان به قشلاق قره طقان میروند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3). رجوع به لندر و مازندران و استرآباد رابینو بخش انگلیسی ص 130 شود
پسر که مقابل دختر است، آلت تناسل را گویند و به زبان هندی نیز آلت تناسل باشد. (برهان). شرم مرد: یا ایها اللوند مرا پای خاست لند. (از فهرست دیوان سوزنی). توئی که لندی و سیکی به هندوی و به ترکی توئی که... و ایری به فارسی و به تازی. سوزنی
پسر که مقابل دختر است، آلت تناسل را گویند و به زبان هندی نیز آلت تناسل باشد. (برهان). شرم مرد: یا ایها اللوند مرا پای خاست لند. (از فهرست دیوان سوزنی). توئی که لندی و سیکی به هندوی و به ترکی توئی که... و ایری به فارسی و به تازی. سوزنی
مقابل کوتاه، دراز مثلاً چوب بلند، قدکشیده، برافراشته، مرتفع، مقابل پست مثلاً کوه بلند، کنایه از پر اهمیت، ارجمند مثلاً مقام بلند، نسب بلند، کنایه از مساعد مثلاً بخت بلند، بسیار شدید و رسا مثلاً صدای بلند بلند شدن: افراخته شدن، بالا رفتن، به بلندی رسیدن، از جا برخاستن، دراز شدن چیزی بلند کردن: برافراشتن، بالا بردن، برداشتن چیزی از زمین یا از جایی
مقابلِ کوتاه، دراز مثلاً چوب بلند، قدکشیده، برافراشته، مرتفع، مقابلِ پَست مثلاً کوه بلند، کنایه از پر اهمیت، ارجمند مثلاً مقام بلند، نسب بلند، کنایه از مساعد مثلاً بخت بلند، بسیار شدید و رسا مثلاً صدای بلند بلند شدن: افراخته شدن، بالا رفتن، به بلندی رسیدن، از جا برخاستن، دراز شدن چیزی بلند کردن: برافراشتن، بالا بردن، برداشتن چیزی از زمین یا از جایی
قصبۀ مرکز دهستان طیبی گرمسیری بخش کهگیلویۀ شهرستان بهبهان، واقع در 72000 گزی شمال شوسۀ بهبهان به آغاجاری. کوهستانی، گرمسیر مالاریائی و دارای 1200 تن سکنه. آب آن از چشمه و چاه. محصول آنجا غلات، انگور، انار و لبنیات. شغل اهالی زراعت و حشم داری و صنایع دستی قالی و قالیچه و گلیم بافی و راه آن مالرو است و ساکنین از طایفۀ طیبی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
قصبۀ مرکز دهستان طیبی گرمسیری بخش کهگیلویۀ شهرستان بهبهان، واقع در 72000 گزی شمال شوسۀ بهبهان به آغاجاری. کوهستانی، گرمسیر مالاریائی و دارای 1200 تن سکنه. آب آن از چشمه و چاه. محصول آنجا غلات، انگور، انار و لبنیات. شغل اهالی زراعت و حشم داری و صنایع دستی قالی و قالیچه و گلیم بافی و راه آن مالرو است و ساکنین از طایفۀ طیبی هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)