- لعلستان
- لالستان کان لال معدن لعل
معنی لعلستان - جستجوی لغت در جدول جو
- لعلستان
- معدن لعل
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
لاله زار لاله ستان: باغ لالستان چه باشد آستینی برفشان باغبانرا گوبیا گر دامن گل میبری. (سعدی لغ)، رخسار نیکوان: ای تماشاگاه جان بر طرف لالستان تو مطلع خورشید زیر زلف مه جولان تو. (خاقانی. عبد. 658)
لاله زار، برای مثال باغ و لالستآنچه باشد آستینی برفشان / باغبان را گو بیا گر گل به دامن می بری (سعدی۲ - ۵۷۸)
جایی که در آن بلبل فراوان باشد
جایی که درخت خرما بسیار باشد
جایی که غلغل و شور و غوغا و داد و فریاد باشد، برای مثال ز کاولستان تا به زاولستان / زمین شد به کردار غلغلستان (فردوسی - ۵/۴۶۰)
جایی که غلغل و شور و غوغا باشد
لال سان لالدیس مانند لعل لعل رنگ: آهوی شیر افکن ما گاوسیمین زیر دست از لب گاوش لعاب لعل سا انگیخته. (خاقانی. سج. 393)
نی زار، نیشکرزار: (نگاه داشتن اش چون نیستان خشک را ونالستان خشک ماندچیزی می نماید)
جای انبوه از خرما، جائی که در آن نخل بسیار باشد
نیستان، نیزار
دلربا، رباینده دل، دلبر، دلبند، معشوق، زیبا روی
پارسی تازی گشته گلستان
جایی که درخت و بوتۀ گل بسیار باشد، گلزار، گلشن. در شعر گاهی به جهت ضرورت گلستان می گویند، برای مثال گل دگر ره به گلستان آمد / وارۀ باغ و بوستان آمد (رودکی۱ - ۱۹)
محل روئیدن گل، گلزار