جدول جو
جدول جو

معنی لطایم - جستجوی لغت در جدول جو

لطایم
لطیمه ها، مشک ها، نافه های مشک، بازارهای عطرفروشان، جمع واژۀ لطیمه
تصویری از لطایم
تصویر لطایم
فرهنگ فارسی عمید
لطایم
جمع لطیمه مشک ها، بویهای خوش
تصویری از لطایم
تصویر لطایم
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لطیم
تصویر لطیم
هر خوش بوی که مابین چشم و گوش مالند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لوایم
تصویر لوایم
لایمه ها، لایم ها، سرزنش ها، جمع واژۀ لایمه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لایم
تصویر لایم
ملامت کننده، نکوهش کننده، سرزنش کننده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لطام
تصویر لطام
تپانچه، سلاح گرم کوچک دستی، سیلی، لطمه، تس، چپله، توانچه، طپانچه، لطم، چپّات
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لطایف
تصویر لطایف
لطیفه ها، سخنان نیکو و پسندیده که باعث شادی و انبساط می شود، در فلسفه لطیف ها، کنایه از نکته های نغز، کنایه از امر بسیار دقیق که قابل درک است و قابل بیان نیست، جمع واژۀ لطیفه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لطام
تصویر لطام
ویزاستن تپانچه زدن تپانچه زدن یکدیگر را
فرهنگ لغت هوشیار
پدر مرده، سپید رخ اسپ، خوشبوی بویه اسب سفید روی، اسب نهم در مسابقه، آنکه پدر و مادرش مرده باشند
فرهنگ لغت هوشیار
ملامت کننده سرزنش کننده نکوهش کننده نکوهنده جمع لائمین (لایمین) لوائم (لوایم)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لوایم
تصویر لوایم
جمع لائم (لایم) و لائمه (لایمه)
فرهنگ لغت هوشیار
جمع لطیفه: چیزهای نیکو و نغز: ابوالمظفر رئیس غزنین - نایب پدرش خواجه علی - به پروان پیش آمد با بسیار خوردنیهای غریب و لطایف، گفتارهای نرم و مطبوع: رسول آنجا رسید و پیغامها بر وجه نیک بگزارد و لطایف بحدی بکار آورد تا آن قوم را بخوابی فرو کرد، دقایق نکات باریک: ابوالفضل در لطایف ادب بارع تر بود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لطائم
تصویر لطائم
لطایم در فارسی مشک ها، بوهای خوش جمع لطیمه مشک ها، بویهای خوش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لطایف
تصویر لطایف
((لَ یِ))
جمع لطیفه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لوایم
تصویر لوایم
((لَ یِ))
جمع لائمه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لایم
تصویر لایم
((یِ))
ملامت کننده، نکوهنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لطیم
تصویر لطیم
((لَ))
اسب سفیدروی، اسب نهم در مسابقه، آن که پدر و مادرش مرده باشند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لطام
تصویر لطام
((لِ))
تپانچه زدن یکدیگر را
فرهنگ فارسی معین