جدول جو
جدول جو

معنی لشکرگشا - جستجوی لغت در جدول جو

لشکرگشا
لشکرگشاینده، لشکرشکن
تصویری از لشکرگشا
تصویر لشکرگشا
فرهنگ فارسی عمید
لشکرگشا
((~. گُ) )
فاتح
تصویری از لشکرگشا
تصویر لشکرگشا
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از لشکرگشایی
تصویر لشکرگشایی
عمل لشکرگشای
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لشکرگرا
تصویر لشکرگرا
لشکرکش، آنکه لشکر را به جنگ ببرد، فرمانده لشکر، لشکرگذار، سپه کش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لشکرگاه
تصویر لشکرگاه
جای لشکر در میدان جنگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لشکرگذار
تصویر لشکرگذار
لشکرکش، آنکه لشکر را به جنگ ببرد، فرمانده لشکر، لشکرگرا، سپه کش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لشکرآرا
تصویر لشکرآرا
لشکرآراینده، نظم دهندۀ لشکر، فرمانده لشکر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لشکرکشی
تصویر لشکرکشی
شغل و عمل لشکرکش، فرماندهی لشکر، فرستادن لشکر، آدات و ادوات جنگی به جایی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کشورگشا
تصویر کشورگشا
کشورستان، آنکه مملکتی را فتح می کند، کشورگشا، کشور گیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لشکرآرا
تصویر لشکرآرا
منظم کننده لشکر، آراینده لشکر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لشکرگاه
تصویر لشکرگاه
جایی که لشکر اقامت کند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لشکرکش
تصویر لشکرکش
آنکه لشکر را به جنگ ببرد، فرمانده لشکر، لشکرگرا، لشکرگذار، سپه کش
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از لشکرگه
تصویر لشکرگه
لشکرگاه
فرهنگ لغت هوشیار