- لشکرگشا
- لشکرگشاینده، لشکرشکن
معنی لشکرگشا - جستجوی لغت در جدول جو
- لشکرگشا ((~. گُ) )
- فاتح
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
عمل لشکرگشای
لشکرکش، آنکه لشکر را به جنگ ببرد، فرمانده لشکر، لشکرگذار، سپه کش
جای لشکر در میدان جنگ
لشکرکش، آنکه لشکر را به جنگ ببرد، فرمانده لشکر، لشکرگرا، سپه کش
لشکرآراینده، نظم دهندۀ لشکر، فرمانده لشکر
شغل و عمل لشکرکش، فرماندهی لشکر، فرستادن لشکر، آدات و ادوات جنگی به جایی
کشورستان، آنکه مملکتی را فتح می کند، کشورگشا، کشور گیر
منظم کننده لشکر، آراینده لشکر
جایی که لشکر اقامت کند
آنکه لشکر را به جنگ ببرد، فرمانده لشکر، لشکرگرا، لشکرگذار، سپه کش
لشکرگاه